Abstract:
نگرشهای متفاوت به داستان آفرینش انسان، با تنوع روایات، گرایشهای گوناگونی را در حوزه مباحث درون دینی و حتی برون دینی ایجاد کرده است. کوشش برای فهم همه ابعاد این داستان و آگاهی از رمز و رازهای خلقت آدمی اگرچه مطلوب، اما بسیار دشوار است. ترتیب عناصر محوری این داستان و احراز تقدم و تأخر آن نیز چندان آسان نیست.در این نوشتار، پس از گذری بر پیشینه تاریخی بحث خلقت، به مفهوم حقیقت و تمثیل در داستان آفرینش آدم پرداخته شده و سپس اجزاء گوناگون آن در قرآن همانند: تکلم خداوند با ملائک، خلافت، پرسش فرشتگان و پاسخ خداوند، تعلیم و عرضه اسماء بر آدم و ملائک، سجده فرشتگان و امتناع ابلیس، اسکان آدم در بهشت، شجره ممنوعه، هبوط آدم، دریافت کلمات توسط آدم و توبه خداوند بر وی تحلیل و بررسی گردیده است. گفتنی است بررسی سیاق در دریافت مفهوم هر یک از عناصر مذکور نقشی تعیین کننده دارد؛ زیرا با در نظر گرفتن ارتباط این اجزاء، معنای حقیقی آن بهتر رخ مینماید. نتیجه برآمده از این پژوهش گویای آن است که داستان آفرینش و سرگذشت انسان در قرآن، متضمن مفاهیم عمیق فلسفی- عرفانی و شیوه بیان آن بر وجهی تمثیلی است؛ به گونهای که ساختار درونی داستان حاکی از واقعیت، اما ترکیب و بیان آن به صورت یک حادثه و بر وجه تمثیل است.
Machine summary:
"پرسشهایی از این دست که آیا از ابتدا خلقت آدم مورد نظر بوده یا جعل او به عنوان خلیفه؟ و آیا پیش از او آدمیان دیگری در زمین زیستهاند؟ انگیزه پرسش و شکل گفتگوی فرشتگان با خداوند و حقیقت اسماء تعلیم شده به آدم و نیز حقیقت سجده فرشتگان، شجره ممنوعه و مفهوم عصیان آدم چه بوده است؟ آیا بهشت آدم دنیایی بوده یا اخروی؟ و هبوط وی مکانی بوده یا شأنی؟ و بالاخره آیا بیان قرآن در تشریح داستان آفرینش حقیقت وار است یا تمثیل گونه؟ پیشینه تاریخی بحث خلقت آدم آغاز آفرینش انسان و چگونگی آن از جمله مسائلی است که علاوه بر دست نوشتههای بشری، در کتب آسمانی نیز مجال طرح یافته است.
البته تمثیلی بودن امر به سجده، هرگز به معنای عدم وقوع سجده و یا تخیلی بودن داستان مذکور نیست، بلکه حامل این مفهوم است که حقیقتی معقول و معرفتی غیبی به صورت محسوس و مشهود بازگو شده است و آیه، بیانگر مقام والای انسانیت است که فرشتگان در برابر آن خضوع کرده و شیطان راهزن این مقام است و میکوشد تا انسانها را از طی راه مستقیم باز دارد و خداوند متعال برای تفهیم این حقیقت به انسان، آن را در قالب مثال ترسیم فرموده است (جوادی آملی، 1385، ج3، صص290و288)."