Abstract:
شواهد و مدارکی موجود است که نشان می دهد شاهان اشکانی با معرفی خود به عنوان وارثان و جانشینان قانونی و مشروع هخامنشیان مدعی مالکیت بر مرزهای آبا و اجدادی خویش گردیدند و با توسل بدین اندیشه یعنی احیای امپراطوری هخامنشی، از آن چون ابزاری برای کسب مشروعیت و توجیه حاکمیت و تثبیت قدرت سیاسی خویش استفاده نمودند. از این رو، در مقاله حاضر تلاش شده است با استناد بر منابع و شواهد موجود و با استفاده از شیوه پژوهش های تاریخی، نخست نشان داده شود: اشکانیان مدعی وراثت هخامنشیان و احیای امپراطوری هخامنشی بودند، دوم آن که این اندیشه در نتیجه و پیامد روابط سیاسی فرهنگی اشکانیان با حکومت های ایرانی نژاد شرق آسیای صغیر و تحت تاثیر اندیشه سیاسی حکومت های مزبور در زمان اشکانیان شکل گرفته است.
The historical evidence indicates that Arsacid kings tried to introduce themselves as heirs and the legitimize successors of Achaemenid kings; accordingly، they claimed their ancestral lands. They used this idea as means to legitimize their rule over Iran and to consolidate their political power. The aim of this paper، based on sources and documents and by using historical research methods is to show: first Arsacids claimed themselves as heirs and successor of Achaemenids in order to legitimize their political power; second، the study concludes that this idea took shape during the presence of Arsacids in East of Asia Minor and through political and cultural relations with Iranian governors and families in this region.
Machine summary:
مطالعات تاريخ فرهنگي ؛ پژوهش نامه ي انجمن ايراني تاريخ سال سوم ، شماره ي يازدهم ، بهار ۱۳۹۱، صص ۱۲ـ۱ نقش حکومت هاي محلي ايراني نژاد شرق آسياي صغير در شکل گيري انديشه بازيابي امپراطوري هخامنشي نزد اشکانيان محمدتقي ايمان پور،* روزبه زرين کوب ،** شهناز حجتي نجف آبادي *** چکيده شواهد و مدارکي موجود است که نشان مي دهد شاهان اشکاني با معرفي خود بـه عنوان وارثان و جانشينان قانوني و مشروع هخامنشيان مدعي مالکيت بر مرزهاي آبا و اجدادي خويش گرديدند و با توسل بدين انديشه يعني احيـاي امپراطـوري هخامنشي، از آن چون ابزاري براي کسب مشروعيت و توجيه حاکميت و تثبيـت قدرت سياسي خويش استفاده نمودند.
تعاملات فرهنگي سياسي اشکانيان با حکومت هاي ايراني نـژاد شرق آسياي صغير چون پرگام ، پونت ، کاپادوکيه ، کيليکيه و کماجنـه کـه مبنـاي حاکميـت سياسي و اساس مشروعيتشان را بر پايه انتساب نژادي بـا خانـدان هخامنشـي قـرار داده بودند، مي تواند دليل عمده براي پاسخ بـه چگـونگي تکـوين ا نديشـه بازيـابي امپراطـوري هخامنشي در دوره اشکاني باشد.
آريان، مورخ رومي متعلق به قرن دوم ميلادي که در زمان حکومت امپراطور هـا درين ، حاکم ايالت کاپادوکيه بوده، ارشک و تيرداد را دو برادر از اخلاف ارشک پسر فري پاپـت از نوادگان اردشير دوم هخامنشي مي داند که با کمک و ياري پنج تن ديگر، فرکلس حـاکم يوناني پارت را به انتقام اهانتي که به آنان کرده بود، به قتل مـي رسـانند و اهـالي پـارت را 2 / 12 نقش حکومت هاي محلي ايراني نژاد شرق آسياي صغير در ...