Abstract:
«قاعده مشرقیه» مورد اعتقاد حکمای فارس و مبنای حکمت نوری ایشان که سهروردی در صدد احیاء آن است، عبارت است از اصل نور و ظلمت؛ جایگاه این قاعده در حکمت اشراق به عنوان حکمتی بحثی ـ ذوقی و فلسفه ای نور ـ محور و با توجه به اینکه نور در این حکمت رمز «آگاهی» و «خودآگاهی» است، موجب شده است «علم» مدار حکمت اشراق قرار گیرد و دغدغه حکیم اشراقی نیز چیزی جز تحقق «علم اشراقی» نیست. این پژوهش با روش تحلیل محتوا و تاویل به تفسیر و رمزگشایی متون اشراقی می پردازد و این نتایج حاصل می شود که:1-در این نظام حکمی معرفت چون اصلی است که سایر مباحث از آن نشات می گیرد و به آن منتهی می شود .2- لذت نیز در این نظام امری جدای از معرفت نیست.3- معاد اشراقی نیز همچون ادراک و لذت بر اساس اصل مشرقی «نور و ظلمت» تحلیل می شود؛ لذا درجات نفوس پس از رهایی از صیصیه ظلمانی بر اساس میزان بهره مندی از انوار معرفت و یا درجه وابستگی و علاقه به ظلمات برزخ تعیین و تبیین می شود.
Machine summary:
ملاصدرا هر چند در ارائه معنایی وجودی برای نور، از سهروردی و حکمای اشراقی فاصله می گیرد، اما او بر خلاف نظریه متکلمین و جمهور مفسرین که خدا را تشبیه به نور نموده و یـا او را منور نامیده اند، اطلاق نور بر خدا را اطلاق حقیقی می دانـد و در ایـن امـر و همچنـین در اطلاق نور بر انوار مجرد عقلی و نفسی به اختلاف تشکیکی در مراتب آن ها با حکمای اشراقی همراه است و در نهایت ، صدرا، هم تدبیر الهی را عین اشراق نور وجود او بر موجودات و هـم علم الهی را عین اشراق نور الهی بر موجودات می داند و همین امر را وجه تسمیه خدا بـه نـور می شمرد(همان ،٣٦٠٤-٣٥٣).
قاعده مشرقیه اما نکته مهم و قابل توجه ، استناد سهروردی به «اصل مشرقی « است : «قاعده مشرقیه « مـورد اعتقاد حکمای فارس و مبنای حکمت نوری ایشان کـه سـهروردی در صـدد احیـاء آن اسـت ، عبارت است از اصل نور و ظلمت ؛ لذا در نزد وی در دار تحقـق هـم نـور تحقـق دارد و هـم ظلمت .
سهروردی هم مراتب نفوس و ارواح انسان هابعد از مـرگ و مفارقـت روح از بـدن را بـر اساس میزان معرفت آنها تعیین می کند وهم لذت و الـم ارواح و نفـوس را پـس از رهـایی از ظلمات عالم مادی بر اساس نور معرفت و ادراک آن تبیین می نمایـدو تـألم را ناشـی از جهـل مرکب می داند؛ لذا معاد و رهایی و خلاص نفوس از جهان مـادی و لـذت والـم آنهـا پـس از مفارقت از بدن نیز بر اساس اصل مشرقی «نورو ظلمت « تبیین و تحلیل می شود.