Abstract:
یکی از رایجترین تقریرهای دلیل نظم در اثبات وجود خداوند، تقریر مبتنی بر تمثیل است. تقریری که کانون انتقادهای کوبنده دیوید هیوم قرار گرفته است. اما از زمان طرح نقدهای جدی هیوم بر دلیل نظم، اندیشمندان خدابـاور زیادی در سنتهای دینی متفاوت تلاش نمودهاند تا به انتقادهای هیوم پاسخ مناسب و قانعکننده ای دهند. در این میان استاد مرتضی مطهری در آثار مختلف خود به دلیل نظم و انتقادهای جدی هیوم پرداخته است. هدف این مقاله طرح انتقادهای هیوم و ارزیابی پاسخهای استاد مطهری به این انتقادها است. در این نوشتار استدلال خواهد شد که پاسخهای استاد مطهری به انتقادهای هیوم مقرون به توفیق بهنظر نمیرسد. همچنین نشان داده خواهد شد که گرچه استاد مطهری در برخی نوشتههای خود درصدد رد و ابطال نقدهای هیوم بر دلیل نظم، برآمدند اما در برخی دیگر از نوشتههای خود تلویحا بر بسیاری از ارزیابیهای هیوم از دلیل نظم صحه گذاشته به دیدگاه وی بسیار نزدیک شده است. همانطوریکه هیوم معتقد بود استدلال از طریق نظم را نمیتوان بهعنوان یک برهان موفق فلسفی در اصطلاح الاهیات طبیعی دانست؛ چرا که قادر به اثبات خدای مورد نظر متدینین در سنتهای مختلف دینی نیست، چون تنها بخشی از عناصر خداباوری را تأیید میکند و نسبت به سایر بخشها کاملا مبهم است؛ استاد مطهری نیز در نهایت براین باور است که چنین برهانی به تنهائی نمیتواند خدای مورد نظر متدینین را اثبات نماید و همانند هیوم برای آن کارآیی محدودی قائل است.
Machine summary:
"اشکال سوم: تبیین مبتنی بر تمثیل مستلزم "نظریهی تشبیه و انسانوارانگاری" است: بهدنبال اشکالات قبلی که ناظر به اصل تمثیل بود، هیوم به پیامدهای بیان تمثیلی نظم میپردازد و در جمعبندی از برهان نظم چنین نتیجه میگیرد که: اولا استدلال تمثیلی (معلولهای مشابه علتهای مشابه دارند) مستلزم متناهی بودن صفات خدا میشود، چون علت باید با معلول سنخیت و مطابقت داشته باشد و معلول تا جایی که ما میفهمیم نامحدود نیست.
این دلیل غیر از دلیل نظم است، دلیل نظم مربوط است به تشکیلات و سازمان مادی و جسمانی و بهعبارت دیگر، ارگانیزم اشیاء یک دستگاه صنعتی از قبیل اتومبیل یا ساعت یا کارخانه پارچهبافی دارای سازمان است، دارای اجزاء و اعضاء و تشکل است، هر جزء از اجزاء آن شهادت میدهد که برای کاری ساخته شده و قصد و عمدی در ساختمان آن بهکار رفته است، اما اتومبیل یا ساعت یا کارخانه پارچهبافی و هر واحد صنعتی دیگر از نیروی خاص "راه یابی" بهرهمند نیست، یک رابطه مرموز میان او و هدف دستگاه وجود ندارد که بهطور خودکار او را در جهت هدف خود هدایت کند، برخلاف واحدهای طبیعی که چنین است.
(مطهری، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج5، صص 65- 64) استاد مطهری درمورد این دو راه استدلال میگوید: قرآن کریم ظاهرا اول کتابی است که میان نظم داخلی اشیاء و هدایت و راهیابی آنها تفکیک کرده و آنها را بهصورت دو دلیل ذکر کرده است، یعنی تلویحا ثابت کرده است که راهیابی موجودات تنها معلول نظم و ساختمان مادی و داخلی آنها نیست.
Keywords Second order philosophical concepts, mental inexistence, independent existence, relational existence, external objects Hume’s Criticisms of the Analogical Account of the Teleological Argument and an Assessment of Motahari’s Rejoinders A."