Abstract:
شعر متعهد شعری است که با گرایش به ایدئولوژی مثبت و تکیه بر من جمعی، از ارزشهای انسانی اعم از آسمانی یا قراردادی برای «انسان» در معنای فلسفی- دینی یا اخلاقی آن و یا برای «مردم» در مفهوم حقوقی آن دفاع میکند. این نوع شعر بنا به رسالتی که دارد از جنبههای تعلیمی خالی نیست. منتها بار تعلیمی و نیز شگرد بیانی این اشعار به اقتضای بافت موقعیتی و نیز نوع ادبی آنها متفاوت است. این مسأله در شعر متعهد فارسی کاملا مشهود است. در این نوشتار سعی شده است تا پس از تعیین بافت موقعیتی شعر متعهد فارسی در دو دنیای کلاسیک و معاصر، جریان های اصلی شعر مذکور و بار تعلیمی آنها بررسی و معرفی شود.
Machine summary:
"4 نگرش اومانیستی از دو جنبة معنای تعهد را تغییر داد: یکی آنکه این تفکر برای برجسته کردن فردیت فرد در مقابل نگرش دین و اخلاقمحورانه قدیم- مبنی بر ذوب شدن فرد در جماعت- نظام ارزشی بشر را زمینی قلمداد کرده؛ او را از قیود دینی و اخلاقی کلاسیک تا حدود زیادی معاف کرد، دوم آنکه گرچه انسان را از قیود گذشته آزاد نمود مقید به«درک حضور دیگری» یا دیالوگ کرد.
ادبیات معاصر فارسی بویژه شعر ضمن آنکه از تفکر اومانیستی و اندیشههای همسو با مارکسیسم متأثر شده است، تحت تأثیر اندیشههای انقلاب اسلامی نیز به تعهد از نوع دینی و اخلاقی پرداخته است.
حتی هویت ملی هم در آن به مثابة آرمانی فرازمینی و اخلاقی مطرح میشود؛ در حالی که در دنیای جدید، سلطة تفکر اومانیستی و مارکسیستی - از نوع اولیه تا اصلاح شدة آن- سبب شده است تا بار تعلیمی تعهد ادبی کاملا انتقادی گردیده؛ به مناسبات زمینی و بین مردمی اعم از سیاسی و حقوقی سوق داده شود.
در اغلب کتب فلسفه هنر یا نقد ادبی در غرب از این داوری افلاطون یاد می شود (دیچز، 38:1366 و ژیلسون، 161:1386 و گراهام،378:1383 و هارلند ،24:1382) 4- گرچه برخی مساله تعهد در دنیای معاصر را از فروعات مکتب رئالیسم دانسته که به مثابة واکنشی در مقابل مکتب هنر برای هنر قد علم کرده است (غنیمی هلال،310:1998)، اما نباید فراموش کنیم که رئالیسم خود فرزند خلف اومانیسم و مارکسیسم است."