Abstract:
داستان های «سیاوش و سودابه »، «یوسف و زلیخا» و«هیپولیت و فدرا» در میان ملل جهان شهرت ویژه ای دارند. طرح اصلی اغلب این داستان هاچنـین اسـت که همسر پادشاه یا بزرگی، عاشق ناپسری یا پسرخوانده ی خود شده و عشق و تمایلات خویش را بدو ابراز میکند؛ اما پسر به سبب پاک دامنی و وفاداری بـه پدر یا پدرخوانده ی خویش به خواهش های نامادری هوس باز، پاسخ نمی دهـد. زن نیز با توطئه چینی و نیرنگ در پی انتقام برمی آیـدو پـدررا مـی فریبـد تـا مجازات و آزارهای سختی را بر پسر خود روا دارد. درمقاله ی حاضر، نخسـت موارد گوناگون عشق میان نامادری و ناپسـری در روایـات اسـاطیری، ادبـی و تاریخی ملل مختلف به کوتاهی، نقل و سپس به مقایسه ی آن هـا بـا یـک دیگـر پرداخته شده است ؛ پرداختن به دلیل یا دلایل اساسی طرح گسترده ی این چنین داستان هایی در میان ملل مختلف ، از مباحث دیگر این پژوهش است . شاهنامه ی فردوسی ، حماسه ی ملی ایرانیان است وریشه درناخودآگاه جمعـی و ملی این قوم دارد. این اثر ارزشمند را می توان ازدیدگاه هـای مختلـف ازجملـه روانکاوی یونگ تحلیل وبررسی کرد. کهن الگوها ازمهم ترین موضوعات نظریه ی یونگ اند وپیر خرد یکی ازرایج ترین آن هاست . این کهـن الگـو درداسـتان هـا و رویاها همراه با یک قهرمان نمود می یابد واورا دررسیدن به تفرد وخودپرورانی یاری می دهد. پیر خرد دربسیاری ازداستان های شاهنامه دیده می شود. کیـومرث اولین پیر خرد شاهنامه است که راهنمایی های اوهوشنگ را به شهریاری رساند و زال ، نمونه ی برتر وپررنگ تراین کهن الگوست که آموزه هایش ، یاریگر ونجـات بخش رستم ، قهرمان ملی شاهنامه وشهریارانی چون کی کاووس ونجـات بخـش ایران وایرانیان است .
Machine summary:
"طرح اصلی اغلب این داستان هاچنـین اسـت که همسر پادشاه یا بزرگی، عاشق ناپسری یا پسرخوانده ی خود شده و عشق و تمایلات خویش را بدو ابراز میکند؛ اما پسر به سبب پاک دامنی و وفاداری بـه پدر یا پدرخوانده ی خویش به خواهش های نامادری هوس باز، پاسخ نمی دهـد.
مقدمه هرچند در بیش تر داستان های مشهور به عشق نامادریو ناپسری، این نامادری است کـه عشق خود را به ناپسری ابراز میداردو ناپسری از پاسخ گفتن به تمایلات نفسـانی وی و خیانت به پدر، سـرباز زده و بـه دنبـال انتقـام جـویی نامـادری، متحمـل تهمـت هـاو مجازات هایی که سزاوار آن نیست می گردد، مواردی هم وجود دارد که درآن ها پسر بـا *دانشیار زبان و ادبیات فارسی aknahvi@yahoo.
بررسی عناصر مشترک در داستان های نامادری عاشق و پسر درستکار اگرچه چارچوب طرح داستانی این روایت هایک سان و عبارت اسـت از ابـراز عشـق و تمایل نفسانی نامادری یا مادرخوانده به ناپسری خویش که فرزند شاه یا بزرگی است و تحقیرشدن از سوی آن پسرو انتقام جویی دسیسه آمیز نامادری از وی، اما عناصـر فرعـی داستانی در روایات مختلف ، متفاوت اسـت و مـا در ایـن جـا بـه طـرح ایـن عناصـرو مقایسه ی آن ها بایک دیگرمی پردازیم .
٤. فرجام نامادری خودکشی: پس از تحقیر شدن از جانب ناپسری، نامادری که نگران بـرملا شـدن رازش است ، خودکشی مـیکنـدو نامـه ای از خـود برجـا مـی گـذاردو در نامـه ، پسـر را بـه دست درازی به خود، متهم می کند؛ این نوع خودکشی، خود بخشـی از دسیسـه هـای آن زن برای نیک جلوه دادن خـودو محکـوم کـردن ناپسـری اسـت ."