Abstract:
آیزایا برلین در صدد بر آمده است تا نشان دهد چگونه تضادمیان مونیسم و پلورآلیسم خودرا در دو مفهوم بسیار متفاوت از آزادی یعنی آزادی «مثبت » و«منفی» جلوه گر ساخته است . اساس نگاه کثرت گرای برلین مبتی بر این فرض است که امکان های بسیار برای انتخاب وجود داردکه قابل تلفیق و ترکیب نیستندو باید با آزادی عمل میان آنهادست به انتخاب زد. او در صددبر میآید با رد مونیسم معرفتی، پایه های کثرت گرایانه روش خود را بنیان نهدو اندیشه و عمل را از حوزه ای تک سویه به حوزه ای چند سویه مبدل کند تا از این راه دغدغه اصلی او یعنی فراهم کردن بسترهای آزادی تحقق یابد. فرضیه مقاله حاضر این است که «آیزایا برلین با بهره گیری از روش کثرت گراو محور قرار دادن گزینش و انتخاب (هم در سطح فردی و هم در سطح جمعی)، نظریه ای درباره آزادی حداکثری با محوریت آزادی منفی ارائه کرده است ».هدف اصلی مقاله ، ارائه رویکردی تحلیلی- انتقادی درباره مفهوم آزادی و بازشناسی دو مفهوم آزادی مثبت و منفی در اندیشه سیاسی آیزایا برلین است .با این هدف ، ابتدا روش شناسی، سپس مفهوم آزادی و مفاهیم آزادی مثبت و منفی در اندیشه سیاسی برلین مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.
Isaiah Berlin on Berlin، trying to show how the conflict between monism and pluralism in two very different concepts of freedom، the freedom to "positive" and "negative" effects، is critical matter. Pluralistic view of Berlin is characterized by the assumption that many possibilities exist for the selection and field of freedom. Main hypothesis of this paper is that "using Isaiah Berlin and pluralistic approach to the selection and choice (both individual and collective level)، a theory about the centrality of freedom with negative offers maximum freedom." The main purpose of this paper presents an analytical and critical approach about the concept of freedom and recognition both positive and negative concept of freedom in the political thought of Isaiah Berlin.
Machine summary:
بازشناسی مفاهیم آزادی مثبت و منفی : رویکردی انتقادی علی اشرف نظری * استادیار گروه علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران (تاریخ دریافت :٨٨/٦/١٥ – تاریخ تصویب :٨٨/١٢/٢٢) چکیده : آیزایا برلین در صدد بر آمده است تا نشان دهد چگونه تضادمیان مونیسم و پلورآلیسم خودرا در دو مفهوم بسیار متفاوت از آزادی یعنی آزادی «مثبت » و«منفی» جلوه گر ساخته است .
اساس نگاه کثرت گرای برلین مبتی بر این فرض است که امکان های بسیار برای انتخاب وجود داردکه قابل تلفیق و ترکیب نیستندو باید با آزادی عمل میان آنهادست به انتخاب زد.
او در صددبر میآید با رد مونیسم معرفتی، پایه های کثرت گرایانه روش خود را بنیان نهدو اندیشه و عمل را از حوزه ای تک سویه به حوزه ای چند سویه مبدل کند تا از این راه دغدغه اصلی او یعنی فراهم کردن بسترهای آزادی تحقق یابد.
در واقع ، اساس نگاه کثرت گرای برلین مبتنی بر این فرض است که امکان های بسیار برای انتخاب وجود دارد که قابل تلفیق و ترکیب نیستندو باید با آزادی عمل میان آنها دست به انتخاب زد.
او در صدد برمی آید با رد مونیسم معرفتی، پایه های کثرت گرایانه روش خود را بنیان نهدو اندیشه و عمل را از حوزه ای تک سویه به حوزه ای چند سویه مبدل کند تا از این راه دغدغه اصلی او یعنی فراهم کردن بسترهای آزادی تحقق یابد.