Abstract:
بحث و نزاع علمی بین دانشمندان اصولی واخباری، از دیرباز مطرح بوده و در این میان افراد نادانی نیز بودهاند که در جهت طعن و لعن گروه دیگر کوشیدهاند.اختلاف مردم در درجات ایمان و مراتب نورانیت، از اختلاف در اصل طینت میباشد و این اختلاف درجات در باب اصول، معارف و فروع احکام نیز مشاهده میشود. برخی در حد فقیه و گروهی افقه بودند. فقها در عصر غیبت با مشکلاتی چون تقطیع روایات، اغتشاش اسناد و حدوث تعارض بین روایات مواجه هستند. علما و فقهای اخباری، به نصوص اخبار اعتماد و اکتفا کردند و علما و فقهای اصولی، قواعداصولی را برای تدبر و ژرفنگری در احکام و روایات مطرح کردند. حق آن است که بین بزرگان این دو گروه اختلافی نیست و در این میان گروهی جاهل در هر دو طرف سخنانی ناروا گفتند. البته برخی دانشمندان اصولی از طریق اعتدال خارج شده و به حجیت ظن معتقد شدند و برخی دانشمندان اخباری نیز شیوه اعتدال را رها کرده به قطعیت تمام روایات واخبار معتقد شدند، در حالیکه وجه اختلاف اخباری با اصولی، اختلاف فقاهت با افقهیت است که از دوره حضور امامان معصوم : مطرح بوده است.
Machine summary:
"نیز، از آنرو که نزاع اصولی و اخباری، از روزگاران پیشین بوده است، در این میان، هر گروه بعضی نکات صحیح داشتهاند، اما در هر گروه، افراد نادانی بودهاند که در جهت طعن و لعن گروه دیگر کوشیدهاند.
تا آنجا که راویان زمان حضور ائمه اطهار : نیز که محضر آن بزرگواران را درک کردند در تحمل معارف و علوم ربانی و اسرار نورانی با هم تفاوت داشتند و فقط بعضی از آنها ژرفنگری تام و تحمل کامل داشتند، نه تمام آنها.
در این زمان نیز، ناظران در کتاب و سنت، همانند دورههای پیشین دو گروه بودهاند : یک گروه فقط به نصوص اخبار اکتفا کرده و به ظواهر جمود ورزیدهاند، بدون اینکه استخراج قواعد و تفریع فروع کنند.
بزرگان مجتهدان اصولی نیز اخباریان را فقیه به احکام یافتند، گرچه دیدند که افقه و اعرف نیستند تا برای استخراج قواعد و تفریع فروع و تمکن داشته باشند.
ولی نکته این است که آن گروه جاهل، حق ندارند مجتهدان را قدح کنند، چون آنها چنین کلماتی نگفتهاند."