Abstract:
بلایای طبیعی بخشی از طبیعت محیط زیست ما انسانها می باشد و انسان با تمام پیشرفت و توانایی خویش قادر به جلوگیری از بروز آنها نبوده است. به دلیل قرار داشتن کشورمان ایران بر روی کمربند زلزله خیر آلپ-هیمالیا، زلزله اصلی ترین بلایی است که هرچند یکبار نقطه ای از کشورمان را در معرض آسیب و بحران قرار می دهد و عدم توانایی پیش بینی زمان وقوع آن، بزرگی و فشردگی شهرهای واقع بر روی گسل ها و تراکم جمعیت ساکن در آنها آسیب پذیری جامعه و کشور را جدی می سازد و توجه به نقاط ضعف و آسیب پذیر کشور از بلایای طبیعی باید از اولویت های برنامه ریزی کلان مدیریتی قرار گیرد. بحرانهای ناشی از بلایای طبیعی به علت قطع و انفصال روند طبیعی زندگی آثار ناگوار مانند مرگ و میر، جراحت، از کارافتادگی، تخریب تشکیلات اجتماعی و ایجاد حجم زیادی از نیازهای انسانی مانند سرپناه و غذا و پوشاک و کمکهای اولیه و پیشرفته پزشکی، نیازمند مدیریت توانمند در سطح مسئولین و نهادهای اجرایی است و لازم است مدیریت بحران با مشاهده علمی و سیستماتیک بحرانها و تجزیه و تحلیل آنها راهکارهای پیشگیری از بحران و یا در صورت بروز کاهش آثار مخرب آن را از ارائه نماید لذا بحرانهای ناشی از بلایای طبیعی به دو دسته کلی تقسیم می شوند:
بحرانهای با محدوده مشخص و منطقه ای که با بسیج نیروهای منطقه و اعزام محدود نیروهای امدادی - درمانی از مناطق همجوار می توان نیازهای آنها را برآورده نمود.
بحرانهای فراگیر و بزرگ که نیازمند بسیج همه جانبه نیرهای ملی و بین المللی برای رسیدگی به آسیب دیدگان و کاهش آثار مادی و انسانی ناشی از بحران می باشند. باید در نظر گرفت میزان آسیب پذیری کشور در برابر بلایای طبیعی و به خصوص زلزله و عدم وجود یک سیستم جامع مدیریت بحران در کشور به تبع آن در سازمانهای درگیر، نامشخص بودن وظایف هر سازمان و تداخل کاری بین آنها، همه و همه موجبات دوری از جایگاه و نقش حقیقی هر کدام از سازمانهای درگیر در مدیریت بحران در سطوح مختلف آن را با توجه به تجربیات گذشته فراهم ساخته، اقدامات این سازمانها را به چالش کشانده و بحث خلاهای قانونی و اجرایی را مطرح می سازد. به گونه ای که زلزله بم محکی واقعی و حقیقی بود تا خلاءها،ضعف ها و ابهامات طرح جامع و سیستماتیک بحران، ناهماهنگی سازمان ها و ارگان های دست اندرکار اعم از کشوری و لشگری، سردرگمی در انجام وضایف، تعهد سازمانهای دخیل و تداخل کاری در نوع فعالیت ها به وضوح مشهود باشد. نیروی انتظامی به عنوان یکی از سازمانهای مهم درگیر در مدیریت بحران و عامل کنترل و برقراری امنیت داخلی از این امر مستثنی نبوده و در بحث نقش و جایگاه تا اقدامات صورت پذیرفته در زلزله بم با مشکلات و موانع بیشماری مواجه بوده است.
Natural calamities are a part of the environment where we live; and
despite of advancement achieved, human being has not been able to
prevent them. Due to being located on Alps-Himalaya earthquake belt,
earthquake is one of the major calamities which occasionally hit a part
of Iran. Not being able to forecast earthquake occurrence time and the
extent of the cities and the population density of the cities being located
on faults makes the society and country vulnerable severely. Hence, paying
attention to the weak and vulnerable points in country should be
considered as priorities of management master plans.
Crises originated from natural disasters due to electricity failure and
disruption in the natural trend of life such as fatality, wound, disability,
destruction of social institutions and emerge of huge volume of human
needs such as shelter, food, clothes, first aids and advanced medical facilities
all together, require potent management on the part of those in
charge and executive institutions. In the meantime, it is pretty essential
for the crisis management system to introduce ways for preventing crisis
and/ or mitigate its destructive impacts through scientific and systematic
observation of crises and analyzing them. Therefore, crises resulted
from natural calamities are divided into two general categories:
1- Limited and regional crises which can be handled through mobilizing
local forces and dispatching limited number of relief-medicinal
forces from adjacent regions.
2- Ambient and huge crises which require full-scale mobilization of
national and international forces to take care of hurt people and mitigate
physical and human impacts of the crisis. It should be noticed that
Survey on the Level of Tendency toward Social Discipline and Factors
Impacting it (Case study: KaboudarAhang Payam-e-Nour University
Students within 1386-1387)