Abstract:
بلایای طبیعی بخشی از طبیعت محیط زیست ما انسانها می باشد و انسان با تمام پیشرفت و توانایی خویش قادر به جلوگیری از بروز آنها نبوده است. مدیریت بحران مصداق مقابله برخورد و مهار علمی و سیستماتیک بلایا و اثرات آن می باشد که با استفاده از تجارب سایر کشورها و توجه به مدیریت بحران بومی علاوه بر مدیریت بحران عام جهت نیل به بالاترین سطح برنامه ریزی و تهیه یک طرح جامع مدیریت بحران با توجه به ویژگی های منحصر به فرد ساختاری و غیر ساختاری به کار می رود. در نتیجه پس از تصمیم گیری برای ایجاد یک برنامه منسجم کاهش اثرات بلایای طبیعی و در نتیجه تشکیل و طرح سیستم جامع مدیریت بحران، عموما مسئولین کشورها با تعیین کمیته ای به عنوان کمیته تنظیم ساختار سیستم مدیریت بحران به این موضوع پرداخته و سیستم سازمانی آن تشکیلات را بر حسب تخصیص وظایف، چارت سازمانی و نحوه مدیریت ترسیم می نمایند. البته نقش و حمایت های سیستمداران کشور در این مرحله از کار امری است ضروری و در غیر این صورت با مشکلات فراوانی پیش رفته و در نهایت به ناکار آمدی می انجامد چنانچه چارت سازمانی با ساختار درست، همخوانی داشته باشد نتایج عملیاتی مطلبوتری حاصل می گردد لذا استفاده از تجارب سایر کشورهای درگیر در بحران با در نظر داشتن ساختارهای سیاسی اقتصادی، اجتماعی در شکل دادن به سیستم مدیریت بحران و درک و ساماندهی متغیرهای کلیدی و استفاده از دیدگاههای مختلف با ساختارهایی گوناگون جهت دستیابی به سیستمی کامل و جامع برای کشور موثر می باشد.
به دلیل قرار داشتن کشورمان ایران بر روی کمربند زلزله خیر آلپ-هیمالیا زلزله اصلی ترین بلایی است که هرچند یکبار نقطه ای از کشورمان را در معرض آسیب و بحران قرار می دهد و عدم توانایی پیش بینی زمان وقوع آن، بزرگی و فشردگی شهرهای واقع بر روی گسل ها و تراکم جمعیت ساکن در آنها آسیب پذیری کشور را جدی می سازد. باید در نظر گرفت میزان آسیب پذیری کشور در برابر بالایای طبیعی و به خصوص زلزله و عدم وجود یک سیستم جامع مدیریت بحران در کشور و به تبع آن در سازمانهای درگیر، نامشخص بودن وظایف هر سازمان و تداخل کاری بین آنها همه و همه موجبات دوری از جایگاه نقش حقیقی هر کدام از سازمانهای درگیر در مدیریت بحران در سطوح مختلف آن را با توجه به تجربیات گذشته فراهم ساخته، اقدامات این سازمانها را به چالش کشانده و بحث خلاهای قانونی و اجرایی را مطرح می سازد چنانکه نیروی پلیس نیز از این امر مستثنی نبوده و می بایست در این مقوله جایگاه و منزلت خود را نبت به سایر سازمانها با در نظر داشتن رئوس انتظامی و امنیتی بیابد.
Natural calamities are a part of the nature of the human beings environment;
and humankind has not been able to prevent them through taking benefit from
his advancement and capabilities. Crisis management is the proof for encountering
calamities through utilizing scientific and systematic approaches to restrain
them. In addition to the experiences of other countries and indigenous
crisis management, general crisis management has been utilized to achieve the
highest level of planning and developing a comprehensive crisis management
plan with respect to the unique structural and non-structural features. Therefore,
after making decision for establishment of a coherent plan for mitigating
the impacts of natural disasters, and as a result of formation and designing a
comprehensive crisis management plan; the officials of different countries have
appointed a committee known as the committee for adjusting the structure of
crisis management system to deal with the issue; and design the organizational
system of that organ based on job descriptions, organization chart and manner
of management. Of course, the role of the country policy makers and their
supports is pretty essential at this stage; otherwise the issue will face a number
of problems and will ultimately lead to inefficiency. In case chart meets the requirements
of the organ, some more desirable operational results is achieved;
therefore, utilizing the experiences of other countries involved in crises taking
into consideration political, economic and social structures can play an
important role in formation of crisis management system and organizing key
variables. In the meantime, utilizing various visions with various structures is
pretty important for achieving a comprehensive system for the country.
Due to the fact that Iran is located on the Alps-Himalaya seismic belt, earthquake
is the most major calamity which makes our country face damage and
crisis. The inability to predict its occurrence time on one hand, and hugeness
and population density of the cities which are located on faults on the other,
makes them severely vulnerable. It should be noted that the level of vulnerability
of the country against natural calamities, especially earthquake and
lack of a comprehensive crisis management system in the country, indefinite
responsibilities of organizations, their overlapping tasks all together has led
the organizations involved in crises to be far away from their real position.
Therefore, the measures taken by these organizations have been challenged
and legal and executive gaps are posed; so that police forces are not exception
to the rule and should try to find their own position and status with regard
to other organizations, taking into consideration the disciplinary and security
principles.
Machine summary:
"باید در نظر گرفت میزان آسیبپذیری کشور در برابر بلایای طبیعی و به خصوصزلزله و عدم وجود یک سیستم جامع مدیریت بحران در کشور و به تبع آن در سازمانهای درگیر،نامشخصبودن وظایف هر سازمان و تداخل کاری بین آنها همه و همه موجبات دوری از جایگاه نقش حقیقی هرکداماز سازمانهای درگیر در مدیریت بحران در سطوح مختلف آن را با توجه به تجربیات گذشته فراهم ساخته،اقدامات این سازمانها را به چالش کشانده و بحث خلاهای قانونی و اجرایی را مطرح میسازد چنانکه نیرویپلیس نیز از این امر مستثنی نبوده و میبایست در این مقوله جایگاه و منزلت خود را نسبت به سایر سازمانها بادر نظر داشتن رئوس انتظامی و امنیتی بیابد.
در اختیار داشتن منابعنیروی انسانی مستعد آموزش،قابل دسترسی و قانونمند در چنین تجهیزات و ادوات بیشمارو حوزه فعالیتی گسترده در سراسر کشور این سازمان را به یک نیروی کاربردی تخصصیبدل مینماید به گونهای که در نگاهی مبتنی بر گذر زمان در بحران با تنظیم برنامهای منسجمو مدون در زمینه تخصیص و تقسیم وظایف جهت آموزش نیروهای کادر و وظیفه که نوعبرخورد با آسیبها و جرایم و نحوه محافظت از خود و نظمپذیری عمومی را شامل میشود وایجاد کارگاههای آموزشی و برنامههای آموزشی در جراید و رسانههای ارتباط جمعی فعالیتسیستماتیکی را آغاز نموده و در سطح حین بحران با توجه به ویژگیهای درون سازمانی وسرعت عمل در تصمیمگیری میتواند بکارگیری نیروهای انسانی،امکانات و تجهیزات واطلاعرسانی دقیق نیروهای مردمی را جهت برقراری امنیت و نظمپذیری به بهترین نحو انجامدهد و در سطح پس از بحران بلافاصله پس از وقوع بحران و زمان اثربخشی آن با فعال نمودنسیستمهای ضدبحران،اجرای برنامههای از قبل طراحی شده،عملیات جستجو و نجات،انجام تمهیدات اضطراری جهت برقراری نظم و امنیت،کشف و کنترل و برخورد با جرایم وکنترل ترددها در مبادی ورودی و خروجی و ایزولهسازی منطقه بحرانزده کلیه اقداماتی راکه برای این نیرو مفروض است بطور سیستماتیک ادامه داده و به اتمام رساند."