Abstract:
در این نوشته برآنیم که با مثالهایی از صائب، نگاه گوناگون این شاعر را به جفت واژههای «صدف و گوهر» نشان دهیم و ضمنا توجه خوانندگان گرانمایه را به این نکته جلب کنیم که جفت واژههای دیگر این شاعر یا هر شاعر دیگری را میتوان از نظر سیر دگرگونی و روند تکاملی آنها بررسی کرد. به دعوی چون صدف مگشای لب را اگر پر گوهر ارزنده باشی صائب، آوازهای سرمهای، محمدی، غزل ۱۰۹، ص۲۴۶.هدف مقاله بررسی عناصر داستانی مشترک (پیرنگ، حقیقتمانندی، شخصیت، درونمایه، موضوع، صحنه، کانون تمرکز، زاویة دید، گفتوگو، سبک، عمل داستانی، تمثیل) دو داستان کوتاه، یعنی گردنبند اثر گیدی مو پاسان و هدیة سال نو اثر سیدنی پورتر معروف به ا. هنری، است. روش تحقیق از نوع کتابخانهای است و پژوهشگر از کتابهای گوناگون به عنوان منبع استفاده کرده اما مرجع اصلی، کتاب ادبیات داستانی نوشتة جمال میرصادقی بوده است. نتیجهای که میتوان در پایان تحقیق گرفت این است که بررسی عناصر داستانی باعث میشود که اضافههای زیانآوری که اثر را در بر میگیرد کنار رود و میزان قدرت و تاثیر آن مشخص شود
Machine summary:
انسان موجودی دووجهی انسان مرآتیست ذات وجهین [دارای دو وجه]، در یک رویش خصایص ربوبیت پیدا و در دیگر رویش نقایص عبودیت هویدا.
چون به خصایص ربوبیت نگری، از همة موجودات بزرگوارتر است، و چون نقایص عبودیت شمری، از همة کائنات خوارتر و بیمقدارتر.
چون در خود از اوصاف تو یابم اثری حاشا که بود نکوتر از من دگری وان دم که فتد به حال خویشم نظری در هر دو جهان نباشد از من بتری انسان، سائلی عجول سائلی که استعجال طبیعی- که به حکم کان الإنسان عجولا [سورة اسراء، آیة ۱۱: انسان همواره شتابزده است] در وی مرکوز است- باعث میگردد او را تا از حق ـ سبحانه و تعالی- چیزی میطلبد [بطلبد] و ملتمس خود میخواهد [بخواهد] و حال آنکه هنوز وقت رسیدن آن مطلوب نرسیده است، هر آینه از سر «ألأمور مرهونه بأوقاتها» [تحقق کارها در گرو آن است که اقدام در زمان مناسب آنها، و نه شتابزده، صورت گیرد] غافل است و سؤال از پیش از وقت، بیحاصل.
چو پیش از وقت در کاری شتابی ز جستوجو به جز حرمان نیابی نشان میوه پیدا نیست بر شاخ میفکن سنگ سوی شاخ، گستاخ (ص۱۲۰) مناجات پایانی ...
یارب به کمال بینیازیت یا رب به وفور کارسازیت کز راقم این خجسته دفتر وز ناظم این ستوده گوهر گر شد حرفی به سهو مرقوم یا خود خزفی ز جهل منظوم منویس به لوح اعتبارش در سلک عمل مکن شمارش از بزم صفا به شادمانی یک جام حواله کن به جامی زان جام، مدام مست و واله دارش بمحمد و آله (ص۲۸۲)