Abstract:
پژوهش حاضر با هدف بررسی الگوی رابطه دینداری و سلامت روان دانشجویان دختر و پسر صورت گرفت. نمونه مورد بررسی شامل 150 نفر دانشجوی دختر و 150 نفر دانشجوی پسر بود که با روش نمونه گیری تصادفی از بین دانشجویان دانشگاه تهران انتخاب گردید. در این پژوهش از مقیاس نگرش مذهبی خدایاری فرد و همکاران و پرسشنامه سلامت عمومی برای جمع آوری اطلاعات استفاده گردید. برای تحلیل داده ها همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس چند متغیری به کار رفت. یافته ها نشان داد که در گروه دانشجویان دختر، کلیه مولفه های دینداری با کلیه مولفه های سلامت روان رابطه معکوس دارند ولی تنها رابطه علایق و عواطف دینی با جسمانی سازی و اضطراب معنادار شده است. در گروه پسران، اضطراب، افسردگی و سلامت روانی عمومی با کلیه زیر مقیاس های دینداری رابطه معکوس معنادار دارد. نیمرخ کلی دینداری و سلامت روان دختران و پسران دانشجوی ایرانی مشابهند.
Current study has been performed to examine the religiosity relation and mental health patterns of male and female students. The sample was consisted of 150 female and 150 male students who were selected randomly among Tehran University students. For data collection، this research has used Religious Attitude Scale of Khodayarifard et al (1386) and General health Questionnaire (Goldberg 1972). Data analysis was performed using Pearson’s Correlation Coefficient and Multivariate Analysis of Variance. Findings showed that all religiosity factors in female students have reverse relation with all mental health factors. Only the relation between religious emotions and affections with somatization and anxiety were significant. In male group، anxiety، depression، and general mental health had reverse significant relation with all religiosity subscales. The general profile and general mental health of Iranian male and female students were similar.
Machine summary:
"بسیاری از آنها هم از نظر آماری معنا دارند و هم اثرات سودمندی در رابطه با سلامت جسمانی و روانی(ریپنتروپ8و همکاران،2005؛ (1)- Harrison (2)- Cour (3)- spirituality (4)- Childer & McCraty (5)- OConnor.
از آنجایی که هدف پژوهش حاضر کشف تفاوتهای احتمالی بین روابط موجود میان مولفههای دینداری و سلامت روان عمومی در گروههای دختر و پسر است؛لذا روابط مذکور در این دو گروه،با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون مورد آزمون قرار گرفت که نتایج آن در جدول 3 و 4 ارائه شده است.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) جدول 3 نشان میدهد در گروه دختر،کلیه مولفههای دینداری با کلیه مولفههای سلامت روان رابطه معکوس دارند ولی تنها رابطه علایق و عواطف دینی با جسمانی سازی و اضطراب معنادار شده است.
یافتههای پژوهش نشان داد که در گروه پسر،کلیه مولفههای دینداری با کلیه زیرمقیاسهای پرسشنامه سلامت عمومی(جسمانیسازی،اضطراب،ناکارآمدی اجتماعی و افسردگی)رابطه معکوس دارند ولی برخی از آنها معنادار بوده و برخی معنادار نیستند.
براساس یافتههای پژوهش در گروه دختر نیز بسیاری از مولفههای دینداری با زیرمقیاسهای سلامت عمومی(جسمانیسازی،اضطراب،ناکارامدی اجتماعی و افسردگی)رابطه معکوس نشان میدهند،با این تفاوت آشکار که تعداد روابط معنیدار در این گروه تنها یک رابطه است(رابطه جسمانیسازی،اضطراب و نمره کل سلامت عمومی با علایق و عواطف دینی).
در بخش دوم پژوهش این سوال مطرح بود که آیا در مولفههای دینداری و سلامت روان بین دو گروه دانشجویان دختر و پسر تفاوتی وجود دارد یا خیر؟در پاسخ به این سوال از تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده گردید و نتایج در بخش دینداری نشان داد که دو گروه تنها در زیرمقیاس علاقه و عواطف دینی از هم متفاوتند؛به این ترتیب که دختران از علاقه و عواطف دینی بالاتری نسبت به پسران برخوردارند."