Abstract:
آنچه در پی می آید سخنی است درباره عید نوروز از دیدگاههای اساطیری، تاریخی و فرهنگی با تکیه بر آثار نویسندگان قدیم و جدید. در این مقاله سعی شده است مطالب به گونه ای ارائه شود تا خواننده بنابر مجال و نیاز خویش آن را مورد مطالعه قرار دهد. به همین منظور در سه قسمت کاملا مجزا آمده است. قسمت نخست درباره نوروز از رویکرد اساطیری و تاریخی تا قبل از ورود اسلام به ایران زمین، قسمت دوم درباره آئین ها، باورها و مراسم نوروزی مشترک در همه اقوامی که در ایران زندگی می کنند، البته با نیم نگاهی به آداب و رسوم نوروزی در فرهنگ عامه خراسان جنوبی و قسمت سوم نوروز در ایران بعد از اسلام با تکیه بر عوامل ماندگاری آن به عنوان یک عید ملی در کنار اعیاد مذهبی.
Machine summary:
اما کهن ترین اشاراتی که درباره نوروز اصیل ایرانی بر جای مانده همان است که به جمشید، چهارمین شاه پیشدادی نسبت می دهند که شرح آن را فردوسی( دفتر یکم: 44) در شاهنامه چنین آورده است: به جمشید برگوهر افشاندند مرآن روز را روز نو خواندند سرسال نو هرمز فرودین برآسوده از رنج روی زمین به نوروز نو شاه گیتی فروز برآن تخت بنشست فیروز روز بزرگان به شادی بیاراستند می و رود و رامشگران خواستند - نظر اخیر متعلق است به روانشاد دکتر مهرداد بهار (1376: 221) که در کتاب جستاری چند در فرهنگ ایران آمده است ایشان در جای دیگر از همین کتاب تصریح می کنند که "این عید لزوما وام گرفته از بین النهرین نیست زیرا در ایران باستان نیز دو عید بزرگ وجود داشته است یکی عید آفرینش در آغاز پاییز و دوم عید باززائی و برکت بخشی در آغاز بهار" (همان: 230).