Abstract:
در مقایسه با دانش بنیادین و پایه ای که در مورد مشکلات خواندن زودهنگام وجود دارد، مشکلات ریاضیات و تشخیص آن در سالهای بعد به میزان کمتری مورد پژوهش قرار گرفته و ناشناخته تر باقی مانده است. با این وجود حجم زیادی از پژوهشهای جدید، عوامل پیشبینی کننده ناتوانیهای حساب را معرفی کردهاند. لذا ضروری است که اعتبار این عوامل را بیشتر مورد بررسی قرار داد و مداخلههای موثر برای کودکان خردسال دارای نارسایی در حساب را بیشتر معرفی نمود. گرستن و همکاران (2005) با استفاده از پژوهشهای اندکی که در مورد تشخیص و مداخله زودهنگام اختلالات ریاضی صورت گرفته است، یافتههای مهمی را ارائه کردهاند. آنها به 3 حوزه کلیدی پرداختهاند : الف) ماهیت مشکلات حساب، ب) مفهوم عدد و ج) الزامهای آموزشی مرتبط با یافتههای اولیه، پیرامون عوامل پیشبینی کننده و سنجش مهارت های حساب. آنان دیدگاههای خود را در مورد اهداف مداخله فشرده زودهنگام که شامل تمرکز بر افزایش روانی و سلاست ترکیبات حساب پایه، استقرار مفهوم عدد( مثل کمیت افتراق و آگاهی از شمارش) و سایر قسمتهای مفهوم عدد (مثل تخمین ارزش مکانی و معقول بودن پاسخ ها) مطرح کردهاند. هدف از ارائه تفسیر حاضر انعکاس عناصر کلیدی و مهم مقاله گرستن و همکاران از طریق برقراری ارتباط بین یافتههای آنان با سایر منابع مرتبط و یافتههای مربوط به ماهیت اختلالات ریاضی، آموزش زودهنگام ریاضیات و متمایز کردن آموزش برای آن دسته از دانشآموزانی که در یادگیری ریاضیات به چالش افتاده اند، میباشد.
Machine summary:
"با توجه به این محدودیتها، گرستن و همکاران بر اساس پژوهشهای بنیادین غنی، دیدگاههای خود را در مورد اهداف مداخلهی فشردهی زود هنگام شامل تمرکز بر افزایش روانی ترکیبات حساب پایه (که گفته میشود با اختلالات ریاضی همبستگی دارد)، استقرار اصول مفهوم عدد پایه (برای مثال کمیت، افتراق آگاهی از شمارش) و سایر قسمت مفهوم عدد (مثل تخمین، ارزش مکانی و معقول بودن پاسخ) مطرح کردند.
پیشتر نیز ویگ و اسمل29 (1984) خاطر نشان کرده بودند که درک واژگان مربوط به ریاضیات از نظر مفهومی مشکل است، زیرا دانشآموزان باید معنای این نوع واژگان را بدانند، همچنین متوجه معنای نمادهای ریاضی (مثل > و< ) نیز باشند، زیرا بر خلاف خواندن، در ریاضیات سرنخهای نوشتاری محدود است و یا اصلا وجود ندارد.
بنابراین، هسته ی مرکزی آموزش ریاضیات (سطح اول) که بر استانداردهای اصلاحی متمرکز است، ممکن است در حقیقت نیازمند ارائه ی کمک یا انطباقهای آموزشی به آن دسته از دانشآموزانی باشد که در ابتدا به عنوان افرادی که در مهارتهای حساب مشکل دارند شناسایی شده باشند (ضعف در این مهارتها بیشترین پیشبینیکنندههای شکست در ریاضیات است).
این انطباقها موارد زیر را شامل می شود: شناسایی نوع تکالیف (برای مثال، اضافه کردن ترکیبات ساده) و مهارتهای ضروری مرتبط (برای مثال آگاهی از شمارش، راهبردهای شمارش، ترتیب نامربوط)، ویژگیهای دانشآموزان (هم تواناییها و هم ضعفهایی که با مهارتهای مورد نیاز تکلیف همراه شده) و آن دسته از انطباقهای آموزشی امکانپذیر که میتواند به دانشآموز کمک کند تا اهداف آموزشی را یاد بگیرد.
Baker منبع: Bryant, Pedrotty, Diane(2005)Commentary on Early Identification and Intervention for students With Mathematics Difficulties, Journal of Learning Disabilities, V."