Abstract:
روح جمعی یا همان اجتماع مطرح شده در نظریات جامعه شناسی کلاسیک و نیز گفتگو هر چند دو مفهوم کلیدی جامعه شناسی و نظریه انتقادی هستند ، اما دیر زمانی است که در درون گفتمان مطالعات فرهنگی مورد استفاده قرار می گیرند ، ولی پیشینه انسان گرایانه و تا حدی انتزاعی آنها باعث نشده تا مصادیق ملموس و تجربی آنها مرود بحث و بررسی قرار نگیرند ، فوکو با مطرح کردن بحث فضاو قدرت و هابرماس نیز از طریق مفهوم کنش ارتباطی تلاش کردند تا این مفاهیم را به شکل عینی تر در علوم اجتماعی طرح کنند . در این مقاله نیز با توجه به اهمیت نشان دادن این موضوع که چنین مفاهیمی فقط موضوعی برای بحثهای روشنفکرانه نخبگان نمی باشند ، جهت گیری اصلی پژوهش ارزیابی تجربی این مسئله بوده است که تا چه حد اجتماع همبسته و صمیمی شکل گرفته در پاتوقها و نیز گفتگو در زندگی روزمره جوانان تهرانی حضور دراد و نیز تا چه حد به این مفاهیم آگاهی دارند یا علاقه دارند که آنها را تجربه کنند . بنابراین با توجه به ارزیابی فوق می توان به این سوال پاسخ داد که آیا در متن زندگی هر روزه ، تجربه حضور در اجتماعات گوناگون و نیز در کنار آن علاقه به تجربه گفتگوی واقعی با دوستانشان هویتی آزادتر و مستقل تر را برای آنان شکل می دهد یا خیر ؟
Machine summary:
"گفتگوهای شکل گرفته در پاتوقها فرصتی برای تجربه و مقاومت جوانان مانی کلانی* چکیده روح جمعی یا همان اجتماع مطرح شده در نظریات جامعهشناسی کلاسیک و نیز گفتگو هرچند دو مفهوم کلیدی جامعهشناسی و نظریۀ انتقادی هستند،اما دیرزمانی است که در درون گفتمان مطالعات فرهنگی مورد استفاده قرار میگیرند؛ولی پیشینۀ انسانگرایانه و تا حدی انتزاعی آنها باعث نشده تا مصادیق ملموس و تجربی آنها مورد بحث و بررسی قرار نگیرند،فوکو با مطرح کردن بحث فضا و قدرت و هابرماس نیز از طریق مفهوم کنش ارتباطی تلاش کردند تا این مفاهیم را به شکلی عینیتر در علوم اجتماعی طرح کنند.
در سمت مقابل نیز وضعیت مناسبی وجود ندارد که در آن طبقۀ متوسط به بالا بتواند از شدت و خطر هجوم جوانان جنوب شهر به حوزههای اصلی زندگی و کارشان(مانند تجربۀ گلستان)آگاه شوند، مانند«مقاومتهای دروغین و متوهمانه»که در آن افراد برای تأیید جمع حاضرند دست به هرکار غیر عقلانی و مسخرهآمیزی بزنند،ولی هنگام نیاز جمع خوشان را کنار بکشند(مور 3 از تیپ شمارۀ 2 و 3)،«فرادستان فرصتطلبی»که سعی میکردند خواستهها و تجربههایی که مورد علاقهاشان بود یا در آن موفق بودند را با این استدلال که خواستۀ جمع است،مشروعیت دهند و در نتیجه از هزینههای احتمالی مسئولیت داشتن در قبال دیگری طفره بروند(مورد 4 از تیپ شمارۀ 1)، «مقاومتهای شیک اما بسیار نامحسوس پرسهزنی»یا«مقاومت در حین اجرای موسیقی»که در آن افراد مستقیما با«مسئله هجوم جنوبشهریها»روبهرو نبودند(مورد 4 و 5 از تیپ شمارۀ 3)«فرار جوانان طبقۀ متوسط فرهنگی»از واقعیت حضور جوانان جنوب شهر(مورد 4 از تیپ شمارۀ 2)و در نهایت دعواهای قهرمانانه اما انفرادی و فرسوده کننده و اعتیاد نسل قبلی گلستان به مواد توهمزا(مورد 5 از تیپ شمارۀ 1)و در بهترین حالت«مقاومتهای پراکندۀ فصلی»و«تکنیکهای نمکگیر کردن و احترام گذاشتن»(مورد 6 از تیپ شمارۀ 3)."