Abstract:
این مقاله دارای دو بخش اصلی است. در بخش نخست مفهومشناسی، سیر پیدایش، تحولات و تفسیر و تبیینهای گوناگون تثلیث، در دورههای مختلف تاریخی به اجمال بررسی شده است. در بخش دوم، نگرش انتقادی قرآن کریم درباره آن آمده است. قرآن کریم، دو بار مفهوم اصطلاحی «تثلیث» را به روشنی یاد کرده و به نفی و نقد صریح آن پرداخته است. در این آیات، ضمن معرفی تثلیث به عنوان عقیدهای کفرآلود، به زمینههای پیدایش آن، اشاره شده است. در دستهای دیگر از آیات، بدون یادکرد صریحی از تثلیث، ضمن ارائه خداشناسی توحیدی و مسیحشناسی کاملا متفاوت با الاهیات تثلیثی، مبانی و مفاهیم اصلی تثلیث، مانند فرزند داشتن خدا، الوهیت، پسر و زاییده خدا بودن مسیح( و این همانیالله و مسیح( به شدت انکار شده است.
The present article consists of two main parts. The first part touches upon the meaning، origin and development، various interpretations and explanations of the doctrine of Trinity over the historical periods. The second part is devoted to the way the Qur'an criticizes this doctrine. The word “Trinity” is mentioned twice in the Qur'an and it is rejected and criticized by the Qur'an.The Qur'anic verses define the Trinity as a blasphemous belief and point to the ground of its development. Some other verses، which do not explicitly mention the Trinity but stress the idea of the sharp distinction between the theistic idea of God and Christ in Islam and the Christian theological ideas based on the Trinity، strongly reject the main concepts of Trinity such as God's having a son، the Divinity of Christ، Christ as the son of God or the identity between Christ and God.
Machine summary:
"وی براساس مفهوم رواقی جوهر و تعریف آن به ماده سازنده موجودات، جوهر خدا را همان چیزی دانست که عامل وحدت وجودی آن است و برای بیان بسط این وحدت در پدر، پسر و روح القدس، واژه لاتینی(Persona) (شخص) را به عنوان برگردان واژه یونانی hypostasis (اقنوم) و prosopon (شکل، صورت) به کار برد.
قرآن کریم در کنار نفی صریح مبانی و مفاهیم یاد شده، بر بشر و پیامبربودن حضرت مسیح( و عدم استنکاف وی و فرشتگان مقرب، از جمله روح القدس، از بندگی خدا و انکار هرگونه دعوت مردم از سوی حضرت عیسی( به بندگی خویش و مادرش تأکید شده است.
دو شخصیت دیگر میتوانند حضرت مریم و عیسی(، حضرت عیسی و روح القدس و یا دو شخص فرضی دیگری غیراز آنها باشند؛ چرا که اساسا آیه در صدد تعیین و مشخص کردن دو شخصیت دیگر یا نفی اعتقاد مسیحیت دربارة رتبه الله نسبت به دیگر شخصیتهای تثلیث نیست، بلکه اصل این عقیده، که الله یکی از شخصیتهای سه گانه تثلیث باشد، مورد انتقاد است.
ج. غلوآمیز بودن تثلیث: قرآن کریم در پرداخت صریح دیگری به آموزه تثلیث، با نهی مسیحیان از غلوگرایی در دین و سخنان باطل درباره خدا، یکی دیگر از مفاهیم بنیادین آن، یعنی «پسر خدا بودن مسیح(» را نقد کرده و ضمن ارائه تعریفی درست از توحید و وحدانیت خدا و شخصیت عیسی(، آنان را از اعتقاد به سه تا بودن خدا باز میدارد (نساء: 171).
213 بر این اساس، تعبیر قرآنی «کلمه» درباره مسیح( (نساء: 71)، هرگز با مفهوم مسیحی آن یا همان لوگوس که موجودی الوهی، واقعی، مستقل، واسطه میان خدا و جهان مادی و تجسد یافته در عیسای تاریخی 214 خوانده شده است، یکی نیست."