Abstract:
طرح مسئله: یکی از مشکلات عمده معتادین که هم در زمینه سازی شکل گیری اعتیاد و هم پس از ایجاد آن، در شکل گیری رفتار اجتماعی آنها ایفای نقش می نماید عدم توانایی آنها در تحلیل صحیح رفتارهای دیگر افراد اجتماع و درک مناسب از مقاصد درونی آنها (اختلال در نظریه ذهن) می باشد. در این مطالعه سعی شده است تا با بکارگیری ابزارهای سنجش نظریه ذهن، پاره ای از زیر ساختهای شناخت اجتماعی در معتادین به مواد افیونی در مقایسه با افراد سالم سنجیده شود. روش: آزمون های رایانه ای و فارسی شده چشم کوهن (خواندن ذهن از طریق چشمها) و درک بروز احساسات (ساده و پیچیده) در صورت در دو گروه معتاد به مواد افیونی (50 نفر) (سن :4/8 ± 4/28) و سالم( 52 نفر) (سن : 5/9 ± 31) به همراه آزمونهای شدت افسردگی بک و سنجش هوش ریون و پرسشنامه سنجش تکانشگری آیزنک از شرکت کنندگان گرفته شد. گروه معتادین با پرسشنامه «شاخص شدت اعتیاد» نیز سنجش شدند. یافته ها: در این مطالعه میانگین نمره آزمون صورت نیز در گروه معتادین به صورت معنی داری پایین تر از گروه سالم است. آنالیزهای آماری چند عاملی مجموعه عوامل تاثیرگزار در نتایج آزمون های چشم و صورت نشان داد که تنها تفاوت میزان ضریب هوشی (در آزمون ریون) برای آزمون چشمها و میزان همدلی (در پرسشنامه آیزنک) برای آزمون صورت جزء عوامل تاثیرگذار (علاوه بر عامل مستقل اعتیاد) در تفاوت نمره آزمونهای چشم و صورت بین افراد معتاد و سالم بوده اند. نتایج: این مطالعه نشان داد، توجه درمانگران و مداخله آنها در اختلالات شناخت اجتماعی بیماران دچار اعتیاد می تواند یکی از اهداف بازتوانی شناختی برای کمک به بازگشت بیماران معتاد به جایگاه اجتماعی خود و ارتقاء رفاه اجتماعی آنها باشد. نتایج این مطالعه می تواند راهگشای مطالعات آینده رفتاری و جهت دهنده در پروتکلهای درمان و مداخلات روانشناختی در اعتیاد باشد.
Machine summary:
"بررسی ابعادی از عملکرد شناخت اجتماعی در بیماران وابسته به مواد افیونی حامد اختیاری*،هومن صفایی**،غلامرضا اسماعیلی جاوید***،حبیب گنجگاهی****، پریسا نادری*****،آذرخش مکری****** طرح مسئله:یکی از مشکلات عمده معتادین که هم در زمینهسازی شکلگیری اعتیاد و هم پس از ایجاد آن،در شکلگیری رفتار اجتماعی آنها ایفای نقش مینماید عدم توانایی آنها در تحلیل صحیح رفتارهای دیگر افراد اجتماع و درک مناسب از مقاصد درونی آنها(اختلاف در نظریه ذهن)میباشد.
در این مطالعه تلاش شده است با استفاده از آزمونهای فارسی شدۀ چشمها و درک بروز حس در صورت و در نظر گرفتن عوامل مداخلهگر قابل سنجش،نظیر سن،تحصیلات،هوش، افسردگی و زیرساختهای شخصیتی،اختلالات شناخت اجتماعی و نظریۀ ذهن در معتادین به مواد اپیوئیدی ایرانی درمانجوی مراجعهکننده به مرکز ملی مطالعات اعتیاد سنجیده و بررسی شوند.
در تحلیل پراکنش دو طرفه، نشان داده شده که با وجود تأثیرگذاری متغیرهای مستقلی چون سوء مصرف مواد،سن، جنس،تحصیلات و ضریب هوشی،شدت افسردگی و شاخصهای تکانشگری آیزنک با نمرۀ آزمون چشم و در نظر گرفتن عوامل مستقل و مداخلهگر،ارتباط بین ضریب هوشی و نمرۀ آزمون چشمها به لحاظ آماری معنیدار است(جدول 6).
اگرچه در طراحی اولیه این مطالعه متغیرهایی مثل ضریب هوش،افسردگی و تکانشگری با توجه به تأثیر مستقیمشان بر نتایج آزمونهای چشم و صورت،به عنوان متغیرهایی برای همسانسازی بین دو گروه در نظر گرفته شده بودند اما با توجه به وجود همیشگی خصوصیات خاص در گروه معتادین یعنی سطح تحصیلات پایینتر،افسردگی بالاتر،ضریب هوشی پایینتر و تکانشگری بالاتر نسبت گروه کنترل،همسانسازی زیاد )gnihctam revo( در مرحلۀ نمونهگیری منجر به خطای انتخاب )saib noitceles( میگردید."