Abstract:
فرآیند جهانی شدن، عرصه جهان را در ابعاد متعدد در نوردیده است و سبب نزدیکی ملل، دول و جوامع به یکدیگر شده است. این پدیده اگرچه قدمتی طولانی دارد اما به نظر میرسد در دو و سه دهه اخیر با تحولات فراوان در عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی، بسیار تشدید شده است. یکی از پدیدههایی که در فرایند جهانیشدن بسیار مورد توجه واقع شده رابطه جهانیشدن و معنویت، تغییر و تحولاتی است که در عرصه معنویتگرایی به وقوع پیوسته است. در این راستا، نوشتار حاضر نیز تلاشی است برای بررسی رابطه جهانی شدن و معنویت و یافتن پاسخ مناسب به این پرسش که چرا در دهههای اخیر شاهد معنویتگراییهای فزاینده در عرصه جهانی هستیم و فرایند جهانی شدن چه تاثیری در احیاء معنویتها دارد. لذا در ادامه ضمن بررسی رابطه دو پدیده از برخی زوایای مختلف با تکیه بر واقعیتهای مسلم، در نهایت به معنویت و تحولات معنویتی در این عرصه خواهیم پرداخت.
The process of globalization have been encountered some multiple dimensions of the world by making United Nations، governments and communities near to each other. Although this phenomenon has a long history، but it seems that it's developments، is much worse in two or three decades، in various fields of political، economic، social، cultural، and religious. In relation to globalization one of the phenomena that the globalization process has received much attention to، is spirituality، and changes or developments that have occurred in the realm of spirituality. In this context، the present paper is an attempt to examine the relationship between globalization and spirituality and to find an appropriate answer to this question that why the spirituality had increased in recent decades and what are the affects of globalization on spirituality. We are studying the relationship between these two phenomena in many different angles، based on the undisputed facts، and at the end we will talk about changes of spirituality in this filed.
Machine summary:
"هدف این نوشتار، مذهب را به عنوان یک سنت معنوی خاص مدنظر دارد که معمولا تجلی برخی تجارب اساسی وحی الهی یا هستی است و معنویت به عنوان هسته درونی دین که بعد شخصی و فردی دارد، منجر به پیدایش شیوه خاصی از درک و زندگی در حضور یک نیروی متعالی برای فرد میشود 2 .
این مرور کوتاه بر تعاریف گوناگون از مفهوم جهانیشدن نشان میدهد با آن که صاحبنظران از زوایای متعدد به این پدیده مینگرند و هریک به ابعادی از آن تاکید دارند و دارای تفاوتهای عمدهای هستند، با این حال نقاط مشترکی نیز ما بین آنها وجود دارد لذا میتوان از تعاریف بالا نتیجه گرفت که جهانیشدن عبارت است از: فرایند فزونی پیوستگی تعاملات بشری در عرصهی اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، ارتباطی، تجاری، دینی و فروریزی مرزهای جغرافیائی فرهنگی و ملی که به واسطه فشردگی فزاینده زمان و مکان به وقوع میپیوندد.
بنابراین جهانیشدن با سرزمینزدایی، تخریب احساس فرهنگی، مذهبی و معنوی را ایجاد میکند ولی همزمان مجراهای جدیدی نیز برای مردم جهت بازسرزمینیشدن و احیای هویتها میگشاید بهگونهایکه امروزه دین در قالب بنیادگرائی و جنبشهای دینی- معنوی به مهمترین منبع هویتسازی در جهان تبدیل شده است.
نتیجهگیری فرایند جهانیشدن، تحول نقش فضا و زمان است به گونهای که سرزمینزدایی، نفوذ پذیری مرزها و گسترش چشمگیر فضای اجتماعی، منابع و شرایط سنتی برای معنایابی هویتی – مذهبی را تا حدود زیادی از بین میبرد و تاثیر پذیری افراد و گروههای مختلف از این فرآیند فزونی مییابد به همین دلیل شکلگیری نوعی بحران معنا و غایت معنوی، به دنبال تخریب ارزشها، باورها و افکار رخ میدهد که در نهایت به علت نیازهای ذاتی معنویت و معنویتگرایی نمود مییابد."