Abstract:
قاچاق کالا از جرایمی است که کشور ما بیش از اندازه ضربات و صدمات مهلکی از این پدیده شوم خورده است که حتی گاه به ورشکستگی و استضعاف بخشهایی از صنایع و تولیدات داخلی منجر شده است. از نگاه ما قاچاقچی یک انسان سودجو است که منافع مالی تحریککنندهترین منشأ برای اعمال او است. ما بایستی این میل به سودجویی او را به سمت ارضا از کانالهای قانونی سوق دهیم. به این ترتیب که زمینهای فراهم شود تا صادرات قانونی آسان و پر بازده باشد و از سوی دیگر قاچاق عملی غیر اقتصادی تلقی شود؛ به گونهای که ریسک آن به سودی که در پی خواهد داشت نیارزد. در این مقاله ما از منظر یک قاچاقچی به این جرم نگاه کردهایم، به این صورت که چه شرایطی باعث میشود تا ریسک قاچاق برای قاچاقچی افزایش پیدا کند و منجر به کاهش مطلوبیت نسبت به ارتکاب قاچاق گردد. در این نوشتار راهکارهایی برای افزایش ریسک قاچاق کالا تبیین و تشریح شده است.
Machine summary:
"برای این که ما بفهمیم چگونه ریسک قاچاق افزایش پیدا میکند باید خود را به جای یک قاچاقچی حرفهای قرار دهیم و از منظر او بنگریم که اگر وضع به چه صورتی باشد سود کمتری عاید من خواهد شد یا برای من به صرفه نخواهد بود که این عمل را انجام دهم و یا سود کمی که از قاچاق فلان کالا عاید من میشود به مجازاتی که در انتظار من میباشد و به احتمال دستگیری من نخواهد ارزید و یا این که چه چیز باعث میشود که کالایی که من وارد میکنم در بازار داخلی مشتری کمتری داشته باشد.
بهترین روش برای بهینه کردن نظام تعرفهای به گونهای که منافع طرفهای درگیر تأمین شود به این صورت است که سیاست دولت در عرصه نظام تعرفههای گمرکی اولویت بخشیدن به کاهش تعرفهها باشد، اما در مورد کالاهایی که تولید داخلی آنها نوپا میباشد و یا هنوز توان رقابت با نمونههای خارجی از لحاظ قیمت تمام شده را ندارند و یا این که آن کالاها، کالای هدف قاچاقچیان نباشند، میتوان چندان بر روی کاهش تعرفه آن کالاها حساسیت به خرج نداد.
خرید یک کالای خارجی یا ارزان قیمت قاچاق به چه قیمتی؟ به قیمت فلج کردن اقتصاد کشور؟ این وظیفه دولت است که با تبلیغات و اطلاعرسانی قوی اثرات زیانبار این پدیده شوم را در سطح جامعه نشان دهد و از هر راهی برای آگاهی مردم نسبت به این امر استفاده شود."