Abstract:
"جنسیت"1به عنوان یک مقوله اجتماعی و هم ساخته2 و متاثر از فرهنگ حاکم برجامعه، با واژه"جنس"3 که عموما برای بیان همان مقوله فقط از دیدگاه زیست شناختی بکار می رود متفاوت است. این مقاله در بررسی ارتباط موجود بین جنسیت و معماری، مشکلی تحت عنوان "جنسیتی شدن فضا" را با تمرکز بر فضای پارک به عنوان فضای عمومی مطرح نموده، سپس به تبیین دلایل وقوع مشکل مذکور راهکارهای اجتناب از آن می پردازد. نتایج مشخص نمود پدیده جنسیتی شدن فضای عمومی دلیلی بر افت کیـــفیت و مطلوبیت فضا همچنین نمایانگر ناکارآمدی آن و تبدیل یک فضای عام به یک فضای خاص است. روش تحقیـــق بکار گرفته شده روش کیـــفی و در بخشی از پژوهش روش پیمایشی بوده، برای تشخیص مشکل از روش بالینی6 منتصب به آکوف استفاده شده است. علاوه بر نتایج حاصل، این مقاله به ارائه روشی جهت پرداختن به مقوله جنسیت در بخشی از حوزه معماری- فضا، محصول معماری- می پردازد.
Machine summary:
نظر به اینکه مطالعات جامع و مکتوبی درمورد نیازهای روانی و رفتاری زنان در فضاهای عمومی و پارکها وجود نداشت (Greed,1994) استخراج عوامل موثر در مطلوبیت و نامطلوبیت فضا- فضای پارک- از خود گروه هدف به روش پیمایشی27 ضرورت یافت تا معیارهایی برای آزمون فرضیه در نمونه مورد مطالعه- پارک فجر تبریز- بدست آید.
(رجوع شود به تصویر صفحه) همانطور که ملاحظه شد بخشی از یافتههای پژوهش بیانگر اختصاص بیشترین سهم مداخله - در تامین مطلوبیت و همچنین رفع نامطلوبیت فضای پارک- به حوزه معماری است و این امر تاییدی است بر اهمیت نقش معمار؛ ولی همانطور که در الگوی فرآیند طراحی لاسان نیز به آن اشاره شده نقش کارفرما، قانون گذار و استفاده کننده فضا نیز به لحاظ تاثیری که بر ماحصل کار معمار دارند از اهمیت برخوردارند.
این قوانین متاثر از سیاستگذاری و برنامهریزی کلان جامعه و در راستای آنها میباشد حال اگر موضوع جنسیت و لزوم توجه به رفتارها و نیازهای جنسیتی متفاوت استفاده کنندگان فضاهای معماری و شهری در سیاستگذاری کلان جامعه لحاظ شود پیرو آن قانون گذار وضع ضوابط و قوانین طراحی متناسب را در دستور کارخود قرار داده و نتیجه کار تاثیر مثبت در طراحی معمار با هدف مناسب سازی وکارآیی فضا برای استفاده کنندگان- زنان یا مردان- خواهد داشت.
در حال حاضر جایگاه پرداختن به این موضوع درکشور ایران- محل انجام تحقیق- ماده 30 قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی مبحث مربوط به بهبود محیط زندگی در شهرها وجود دارد به این معنی که بوجود مادهای تحت عنوان “مناسب سازی فضاهای شهری و اماکن عمومی برای زنان “ مبتنی بر عدم ایجاد حوزههای مجزا، احساس نیاز میشود.