Abstract:
طراحی محیط و خلق مناظر جدید به فرایندی علمی و خلاق نیازمند است. بر این اساس تواناییهای طراحان محیط و منظر، ایشان را قادر به رسیدن به نتایج مناسبتری نسبت به معماران، هنرمندان، طراحان شهری، زیستشناسان، بومشناسان و سایرین در حل مسائل مربوط به محیط می سازد. برای رسیدن به این مهم، آموزش دهندگان طراحی محیط، باید تعادلی بین راهکارهای ارائه شده توسط برنامه ریزی محیط ومنظر و خلاقیتهای موجود در فرایند آفرینش اثر معماری ایجاد کنند تا در ضمن آنکه فراگیران در محیطی خلاق به آفرینش اثر هنری خود ادامه می دهند، ملزومات اجرایی طراحی محیط را نیز مدنظر قرار داده و طراحی آنها مطابق با واقعیات موجود باشد. بر این اساس است که مقاله حاضر، ضمن بیان تعاریف طراحی محیط و منظر و نگاهی به الگوهای گذشته در فرایند طراحی محیط، به بیان ضرورت آموزش معماری منظر بر مبنای عوامل ذکر شده می پردازد. در این راستا با سرمشقهایی از "روش چند لایه ای" مک هاگ در یافتن پتانسیلهای محیطی و کاربست دیاگرامهای وابسته در پروژه هایی اجرایی، به بیان پیشنهاداتی در زمینه آموزش طراحی محیط ومنظر پرداخته خواهد شد.
Machine summary:
"برای رسیدن به این مهم، آموزش دهندگان طراحی محیط، باید تعادلی بین راهکارهای ارائه شده توسط برنامه ریزی محیط ومنظر و خلاقیتهای موجود در فرایند آفرینش اثر معماری ایجاد کنند تا در ضمن آنکه فراگیران در محیطی خلاق به آفرینش اثر هنری خود ادامه می دهند، ملزومات اجرایی طراحی محیط را نیز مدنظر قرار داده و طراحی آنها مطابق با واقعیات موجود باشد.
طرح سوالات طراحی محیط ومنظر، رشتهای پیچیده و مرتبط با سایر علوم میباشد که در جهت مشخص شدن ویژگیهای آن یافتن پاسخ به این سولات ضرورت دارد: چگونه با تعریفی صحیح از رشته طراحی منظر، مشکلات محیطی با توجه به نیازهای اجتماع حل خواهدشد؟ دانش خاصی که معماری منظر را در ارتباط با سایر رشته های علمی وابسته تعریف میکند، چیست؟ چه علومی باید به دانشجویان تدریس شوند تا موجبات موفقیت حرفهای آنها در حل مسائل محیط را فراهم آورد؟ اهدف تحقیق مقالة حاضر، در راستای یافتن پاسخ پرسشهای مذکور، فرضیات زیر شکل می گیرد: شیوهها و تکنیکهای خاصی برای معماری منظر موجود میباشند که در عرض 30 سال گذشته گسترش پیدا کرده اند، بطوریکه از سطح باغهایی که معماران در گذشته طراحی میکردهاند ارتقاء پیدا کرده و از ترکیب حوزة گستردهای از علوم، به عنوان مجموعهای کاملا پیچیده بین انسان و طبیعت شکل گرفته است.
بر این اساس دانشکده هایی که در آنها حرفه طراحی محیط ومنظر تدریس می شود باید تعادلی بین راهکارهای ارائه شده توسط برنامه ریزی محیط ومنظر و خلاقیتهای موجود در فرایند آفرینش اثر معماری ایجاد نمایند تا در ضمن آنکه فراگیران در محیطی خلاق به آفرینش هنری خود ادامه می دهند ملزومات اجرایی طراحی محیط را توسط لایه ها و یا دیاگرامهای برنامه مد نظر قرار دهند."