Abstract:
این مقاله جستاری پیرامون مقایسه رابطه مفهوم فضا در موسیقی و معماری جهان غرب، در دو دوره پیش از مدرن (قرن های14-18 میلادی) و پس از مدرن (قرن های 18-21 میلادی) است. در بیشتر پژوهش هایی که تا به امروز در مقایسه تطبیقی میان فضای موسیقی و معماری صورت گرفته، به معیارهای ظاهری بسنده شده و پژوهشی در زمینه رابطه مفهومی و محتوایی میان این دو هنر به طور جدی صورت نپذیرفته است. این بررسی در نظر دارد با مقایسه رابطه مفهوم فضا در موسیقی و معماری در دو بازه زمانی پیش گفته، به بررسی پیوندهای مفهومی میان این دو هنر بپردازد. به دلیل تحولاتی که در دوران رنسانس در اثر تغییر نگرش نسبت به تعریف و جایگاه هنرمند و ارتباط او با هنر و اثر هنری پدیدار شد، این دوران به عنوان مبدا بررسی زمانی در نظر گرفته شده است. هدف از انجام این پژوهش، نزدیک شدن به پاسخ این پرسش ها است که چگونه پیوندی میان فضای موسیقی و معماری در این دو دوره وجود دارد؟ چه تغییراتی در ساختار این رابطه ایجاد شده و دلایل آن چیست؟ بدین منظور سه مقوله اصلی مورد بررسی قرار گرفته است : بخش اول : بررسی مفهوم «فضای معماری» در دوران پیش از مدرن (رنسانس تا مدرن) و پس از آن (مدرن تا معاصر) بخش دوم : بررسی مفهوم «فضای موسیقی» در دوران پیش از مدرن (رنسانس تا مدرن) و پس از آن (مدرن تا معاصر) بخش سوم : بررسی«رابطه فضای موسیقی و معماری» از دوران پیش از مدرن (رنسانس تا مدرن) تا پس از مدرن (مدرن تا معاصر) در نهایت دلایلی که باعث تغییر ساختار این پیوند از زمان مدرن به بعد شده است، به اختصار مورد بررسی قرار می گیرد. این مقاله با تکیه بر بررسی تطبیقی، قصد دارد این واقعیت را روشن کند که : نخست، از دوران پیش از مدرن تا به امروز همواره رابطه ای مفهومی میان موسیقی و معماری وجود داشته و این دو هنر در تمامی دوران ها پیام آور مفاهیمی واحد بوده اند و دیگر آنکه، دوران مدرن به دلیل تحولات متعاقب آن باعث ایجاد تغییراتی در ساختار این پیوند مفهومی شده است.
Machine summary:
این مقاله با تکیه بر بررسی تطبیقی، قصد دارد این واقعیت را روشن کند که : نخست، از دوران پیش از مدرن تا به امروز همواره رابطهای مفهومی میان موسیقی و معماری وجود داشته و این دو هنر در تمامی دورانها پیام آور مفاهیمی واحد بودهاند و دیگر آن که، دوران مدرن به دلیل تحولات متعاقب آن باعث ایجاد تغییراتی در ساختار این پیوند مفهومی شده است.
در رابطه با برخورد مفهومی، پژوهشها بسیار اندکتر از برخورد شکلی بوده اما مواردی نیز در حد اشاراتی مختصر مطرح شده است، نظیر : آفرینش مفهوم در فضای موسیقی و معماری، زبانهای مشترک موسیقی و معماری در انتقال معنا و مواردی دیگر که متأسفانه این بررسیها جامع نبوده و مثالهایی برای کمک به درک درستتر آنها ارائه نشده است.
بهطورکلی ویژگیهای فضای پست مدرن به دلایلی که یاد شد بسیار گسترده است ولی به طور خلاصه میتوان به موارد مشترک زیر در بین آنها اشاره کرد : ارتباط میان فضا و نرم افزارهای کامپیوتری و در نتیجه خلق فضاهایی که حتی خارج از تصور و کنترل خود معمار است، وارد شدن مفاهیم پیچیده و خارج از حوزۀ معماری برای به کار بردن ایدۀ اولیۀ خلق فضای معماری و در نتیجه تولید فضاهای هیبریدی، تعدد روشهای طراحی فضا و عدم وجود یک روش طراحی واحد و منسجم، عدم امکان تفکیک فضای معماری به واحدهای سازندۀ آن (کاتوزیان، 1378: 13)، طراحی فضاهای چند حسی با هدف بهکارگیری همزمان همۀ حواس (Porter, 2005: 101)، حادث شدن نوعی بی مرزی در فضا با ورود سبکهای فولدینگ، پیدایش کیهانی و غیره (گیدیون، 1390: 154).