Abstract:
در علوم اسلامی وقف به نوعی از انفاق اطلاق میشود که در آن عین چیزی نگهداری شده ولی منافع آن برای رفع نیاز دیگران یا اجرای یکی از آموزهها یا اهداف دینی مصرف میشود. گرچه نهاد وقف در این معنای خاص و با تمام احکام و لوازم آن ویژهی عالم اسلام است ولی با اشکال و احکامی نسبتا متفاوت در همهی سنتهای دینی دیده میشود. این مقاله در پی گزارش و تحلیل آموزهی وقف در 39 کتاب عهد قدیم است که اندیشه دینی و اجتماعی قوم یهود را از حدود 1400 سال پیش از میلاد تا هزار سال بعد مینمایاند. این پژوهش نشان میدهد که از یک سو در آیات بسیاری در تورات با گنج اندوزی و ثروت مبارزه شده و در صورت استفاده نادرست و یا هدف شمرده شدن، به شدت نکوهیده شده است و از سویی دیگر بر گردآوری و انباشت سرمایه در جهت رفع حوایج نیازمندان همکیش و حتی دگراندیشان تاکید گردیده است. تورات برتر از استحباب، برخی از انواع وقف را واجب میداند و تملّک، فروش، بازخرید، رهن و نقل و انتقال موقوفات را ممنوع دانسته و متخلفان را وعید عذاب داده است. وقف انسان، وقف زمین، وقف نخست زادههای انسان و بهایم، نوبر میوهها و دیگرمحصولات، وقف منفعت، و وقف اشیاء و اموال منقول از جمله موارد تصریح شده در عهد عتیق است. گذشته از این، آیاتی در تورات وجود دارد که با موضوع وقف بی ارتباط نیست، بلکه سنخیت متجانس و مکملی دارند. این آیات به نوعی شبه وقفاند و دلالت به انفاق، صدقه، احسان، عمل صالح، و خیرخواهی دارند.
Machine summary:
در تمام دوران سیر مذهبی قوم یهود یک موضوع بزرگ ظاهر و آشکار میباشد و آن همانا اعتقاد به خدای واحد عادل در نظام طبیعی و دستگاه اجتماعی عالم است[3] در تورات بارها و بارها بر این تأکید شده که سعادت و خوشبختی، در پرستش خدای یگانه و اطاعت از او است[4] از این نظر، خدا را باید اطاعت و خدمت کرد: «اوامر او را نگاه داشته، به او بچسبید و او را به تمامی دل و تمامی جان خود عبادت نمایید» [5] «مرا بخوان و تو را اجابت خواهم نمود»[6] خدایی که به بندهاش رحمت میکند؛ و«رحمت میکنم تا هزار پشت، بر آنانی که مرا دوست دارند و احکام مرا نگاه دارند»[7] .
برای تبیین جایگاه و گستره وقف در عهد عتیق، باید نگرش جهان شناسی و فرجام شناسی یهودیت ترسیم گردد واز سوی دیگر، مصادیق و آیاتی که بر انفاق، احسان، تعاون، عمل صالح، قرض الحسنه، خیرات، و باقیات الصالحات صراحت دارد در نظر گرفته شود و سرانجام، مصادیق و آیاتی که مبارزه با کنترل مال، تکاثر، اسراف، تفاخر، طغیان، کسب حرام، و حب مال را نکوهش میکند درنظر گرفته شود: 1- در عهد قدیم تصریح و تأکید شده است که مال و ثروت، از جانب خداست و برخلاف انگار و پندار کسانی که داشتههای خود را محصول اندیشه و رهاورد فکر خود میدانند و عوامل دیگر را در انباشت سرمایه و ثروت خود هیچ میانگارند و سرمست مال و ثروت خود میشوند؛ گفته شده «هیچ گاه نگویید: ما با نیرو و قدرت خود این ثروت را به دست آورده ایم.
در ضمن، در تورات در خصوص وقف خانه و زمین نیز قواعد و شرایطی ذکر شده است، از جمله این که هرگاه کسی خانه خود را وقف خداوند کند، کاهن باید خانه را ارزیابی کند و آن ارزش نهایی خانه خواهد بود.