Abstract:
در جوامعی که مذهب نقش مهمی ایفا می کند، روابط حکومت با علمای دین تاثیر بسیاری در سیاست دارد. در دوره حکومت سامانی علمای دین جایگاه ویژه ای در ساختار سیاسی و همچنین در جامعه داشتند. در این دوره حضور ایشان را نه تنها در مناصب دینی، بلکه در مناصب دولتی و سیاسی مشاهده می کنیم. تدبیر حکومتی امرای سامانی اقتضا می کرد تا از علمای دین در امور سیاسی استفاده شود.در این مقاله چگونگی تعامل علمای دین و امیران سامانی، چرایی پایبندی آنان به برقراری و دوام رابطه با یکدیگر و نتایج حاصل از منصب داری سیاسی علمای دین مورد بررسی قرار خواهد گرفت. نتیجه بررسی نشان می دهد علمای دین در قدرت گیری حکومت سامانی و تحکیم آن و همچنین در زوال آن نقش موثری داشته اند.
Machine summary:
درباره حضور علمای دین در دوره سامانی و روابط ایشان با امیران آلسامان تحقیقی صورت نگرفته است؛ تنها در برخی کتب مانند تاریخ و تمدن اسلامی در قلمرو سامانیان نوشته محمدرضا ناجی و همچنین تاریخ تحولات سیاسی ـ اجتماعی ـ اقتصادی و فرهنگی ایران در دوره سامانی و مقالهای تحت عنوان«اوضاع مذهبی ماوراءالنهر در عهد سامانیان» از ابوالقاسم فروزانی مطالبی در ابناثیر، الکامل، ج 16، ص 307، 313 و 320.
1 نتیجه این ارتباط یک موفقیت سیاسی برای امیر نصر و امیر اسماعیل و همسویی و همراهی علمای دین و بهتبع آن پذیرش سامانیان توسط مردم شهر بود.
روابط حسنه با علما و فقها در دوره امرای آغازین سامانی چشمگیرتر بود و تا دوره امیر نصر بن احمد روابط سامانیان با علمای اهلسنت که نماینده مذهبی اکثریت مردم خراسان و ماوراءالنهر بودند، حسنه بود؛ اما گرویدن امیر نصر بن احمد (331 ـ 301 ق) به مذهب اسماعیلیه و فراگیر شدن دعوت اسماعیلیان و نفوذ ایشان در دربار سامانی، سبب واکنش علمای اهلتسنن گردید.
اگر منافع لشکریان و بیاعتقادی ایشان به ابوالفضل حاکم در میان نبود، برکناری وزیر کفایت نمیکرد؟ یکبار دیگر در زمان حکومت امیر منصور بن نوح (365 ـ 350 ق) حضور علما و دخالت آنان در اوضاع سیاسی قلمرو سامانی قابل مشاهده است.