Abstract:
مطالعة اسلام همواره در کانون توجه شرقشناسان، خاصه شرقشناسان مسیحی و یهودی، بوده است و در میان موضوعات اسلامی، قرآن مهمترین حیطة این توجه بوده است. این مقاله در پی یافتن پاسخ این مسئله است که اصلیترین رویکرد مستشرقان در مطالعات قرآنی چه بوده است؟ برای یافتن پاسخ ابتدا به ریشهیابی وجود رویکردهای غیرعلمی در آثار قرآنپژوهان غربی پرداخته و علل پدید آمدن این رویکردها در آثار آنان تبیین میشود. از همان ابتدا رویکرد اصلی مطالعات قرآنشناختی مستشرقان رد و تخطئه قرآن بوده است. با وجود بارقههایی از تحول مثبت در رویکرد غربیان به قرآن در نیم قرن اخیر، رویکرد انکارگرایانه همچنان باقی است؛ با این تفاوت که آثار جدید در قالبهای پوشیدهتر و ظریفتری ارائه میشود.
Machine summary:
"بهنظر میرسد واژة فرعون اگرچه برای کسی علم شده، در لغت ـ خواه قبطی خواه عربی ـ به معنای سرکش، ظالم و متجاوز است، و از آنجا که هکسوسها پادشاهانی بودند که به نفع رعیت و ضدسلاطین ظالم حکم میکردند؛ در تاریخ لقب فرعون نگرفتند و قرآن کریم نیز به همین دلیل بر آنان نام ملک نهاده است.
اسم فرعونی این سرزمین، «ها ـ کو ـ بتاح» یعنی خانة روح بتاح، بود که بر شهر «منف» پایتخت کشور اطلاق میشد، اما یونانیان برای مخالفت با فرعونیان، از زمان هومر، مصر را «ایجیپتوس» (Aigyptos) نام نهادند، که کلمة قبط برگرفته از آن است.
به سرزمین مقدسی که خداوند برای شما مقرر داشته، وارد شوید و به پشت سر خود بازنگردید [و عقبگرد نکنید] که زیانکار خواهید بود»(مائده: 21) نمیتوان نتیجه گرفت که مراد سرزمین مقدس فلسطین است؛ زیرا این برداشت با ظاهر آیات سورة شعراء منافات دارد: فأخرجناهم من جنات وعیون وکنوز ومقام کریم کذلک وأورثناها بنی إسرائیل؛ [سرانجام فرعونیان مغلوب شدند] و ما آنها را از باغها و چشمهها بیرون راندیم، و از گنجها و قصرهای مجلل [آری،] اینچنین کردیم و بنیاسرائیل را وارث آنها ساختیم»(شعراء:57ـ59).
واژة مصر که چهار بار به صورت غیرمنصرف و یک بار به صورت منصرف در قرآن ذکر شده است و درهر پنج مورد به سرزمینی اشاره دارد که حضرت یوسف از کنعان (فلسطین) به آن سفر کرد و حضرت موسی و قوم او از آن به سوی ارض مقدس (کنعان، فلسطین) مهاجرت نمودند."