Abstract:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل میزان دانش و مهارت مربیان در پاسخگویی به پرسشهای کودکان پیشدبستانی و دبستانی دربارة خداست. این پژوهش بر روی 44 نفر از طلاب حوزة علمیة قم که مربی کودک بودند و مربیان دینی دو مدرسة غیرانتفاعی در شهر تبریز و قم اجرا شد. روش تحقیق این پژوهش، توصیفی ـ میدانی است. ابزار پژوهش نیز مصاحبة نیمهسازمانیافته است. در تجزیه و تحلیل دادهها، از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. واحد تحلیل در این پژوهش، فرد میباشد و از آمار توصیفی، مثل فراوانی و درصد، و از شاخصهای مرکزی همچون میانگین، بهره گرفته شده است. یافتهها نشان میدهد که میزان دانش و مهارت مربیان در مجموع مقولات، بین متوسط و خوب میباشد. مربیان در مقولة آشنایی با اصول و روش آموزش مفهوم خدا و ویژگی مربی موفق، بالاترین نمره را به دست آوردهاند و در دو مقولة آشنایی با تحول دینداری کودک و پرسشهای خاص کودکان دربارة خدا، پایینترین نمره را کسب کردهاند.
The present paper tries to analyze the degree of educators' knowledge and skill to answer pre-elementary and elementary students' questions about God. The statistical sample includes 44 seminary students who are trained as educators and religious instructors of children in two private elementary schools one in Tabriz and the other in Qom. The research method is a descriptive-field study. A semi-organized interview was used in this study and a content analysis method was used to analyze the data. The unit of analysis was individual. Descriptive statistics like frequency and percentage، and central indexes like mean were used in this research. The research findings show that the degree of instructors' knowledge and skill in all categories was between average and good. The instructors' score was the highest with regard to the knowledge of the principles and method of teaching the concept of God and regarding the characteristics of a successful instructor، and their score was the lowest with regard to the knowledge of development of kids' religiousness and their questions about God.
Machine summary:
"در یک جمعبندی فشرده از آموزههای دینی، روانشناختی و علوم تربیتی، مربی موفق و کارآمد چنین توصیف میشود: مربی موفق و کارآمد باید ضرورت و اهمیت آموزش خدا را بداند و بتواند با استفاده از آیات و روایات و نکات روانشناختی استدلال کند؛ مربی باید به این باور رسیده باشد که آموزشهای دینداری باید از دوران کودکی آغاز شود؛ (تقوی و ستارزاده، 1389) او باید هشدارها و آسیبهای عدم پاسخگویی یا پاسخگویی نامناسب را بهخوبی بشناسد؛ (باهنر، 1380، ص 229) به اهداف آموزش آشنایی داشته باشد؛ (ساجدی، 1388) بر محتوای آموزش مفهوم خدا احاطه داشته باشد و ویژگیهای یک محتوای خوب را بداند؛ (شاملی و همکاران، 1390) بر تحول دینداری کودک مسلط باشد و مثلا بداند تصور کودک پیشدبستانی و دبستانی از خدا، با هم چه تفاوتی دارد؛ (باهنر، 1380، ص 205) و اصول و روش آموزش مفهوم خدا را بداند؛ (زهره کاشانی، 1388) بهعلاوه، ویژگی مربی موفق را به خوبی برشمارد؛ (علوی، 1388) با پرسشهای خاص کودکان دربارة خدا آشنایی داشته باشد و با مهارت خود بتواند پاسخگوی این پرسشها باشد؛ (دادستان، 1386، ص 237) همچنین مربی کودک باید در مهارتهای پاسخگویی به پرسشهای کودکان توانمند باشد.
بحث و نتیجهگیری آشنایی با مبانی دینی، در بالا بودن نمرات شرکتکنندگان تأثیر داشته است؛ بهگونهای که در دو مقولة ضرورت و امکان، پاسخگویی به پرسشهای کودکان و مقولة آسیبهای عدم پاسخگویی به کودکان دربارة خدا، پاسخدهندگان حوزوی بهتر از معلمان مدارس، این مقولات را با نگاه به مسائل دینی و استناد به آیات و روایات تبیین کردهاند."