چکیده:
این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین تحقق نیازهای روانی اساسی همچون ارتباط با دیگران، خودمختاری و شایستگی با خلاقیت انجام پذیرفت. جامعه آماری پژوهش متشکل از ١٣٠ دانش آموز دوره متوسطه - ١٦٧ پسر و ١٤٣ دختر- بود که با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. برای سنجش نیازهای روانی اساسی- ارتباط، خودمختاری و شایستگی - از مقیاس نیازهای اساسی روانی دسی و ریان و برای سنجش خلاقیت از آزمون خلاقیت تورنس استفاده شده است. روش تجزیه و تحلیل داده ها متشکل از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی است که شامل میانگین، انحراف معیار، آزمون t گروهای مستقل، تحلیل رگرسیون و تحلیل واریانس یک طرفه است. یافته های حاصل از تحلیل رگرسیون نشان می دهد که خلاقیت به وسیله ارتباط، خودمختاری و شایستگی قابل پیش بینی است. نتایج آزمون t برای مقایسه تفاوت های متغییر جنسیتی در میزان تحقق نیازهای روانی اساسی و خلاقیت نشان داد که پسران نسبت به دختران در میزان تحقق نیازهای روانی اساسی دارای سطوح بالاتری هستند و همچنین پسران نسبت به دختران در میزان خلاقیت نمرات بیشتری دارند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل واریانس نشان می دهد که بین رشته های مختلف تحصیلی از لحاظ میزان تحقق نیازهای روانی اساسی و میزان خلاقیت تفاوت معنی داری وجود ندارد. به عبارت دیگر رشته تحصیلی نمی تواند تاثیر آنچنانی بر خلاقیت ناشی از تحقق نیازهای اساسی روانی یادگیرندگان داشته باشد.
The purpose of this study is a survey of Relationship between fulfill basic psychological needs (such as relationship with others، autonomy and competence) and creativity. To measure basic psychological needs (communication، autonomy and competence) Ryan and Deci’s Scale of basic psychological is used and to measure creativity Torrance creativity test (TTCT) is used. The statistical universe in the study consisted of 310 secondary school students - 167 boys and 143 girls who were selected using stratified sampling method. Data analysis consisted of descriptive statistics and inferential statistics، including mean، standard deviation، T test for independent groups and one-way analysis of variance and regression analysis. The Result of regressionAnalystsshows thatthecreativityis predictable by three variables (communication، autonomy and competence). The Result of T test analyses about a relationship between a variable of Sex and the degree of fulfill basic psychological needs shows that boys have a high degree in compare with girls. Also theboyshad higherscoresincreativity. Neither the Result of variance and regression analysis show that a field of course study (discipline) have no affected creativity nor a degree of fulfill basic psychological needs.
خلاصه ماشینی:
همچنین نتایج حاصل از تحلیل واریانس نشان می دهد که بین رشته های مختلف تحصیلی از لحاظ میزان تحقق نیازهای روانی اساسـی و میزان خلاقیت تفاوت معنی داری وجود ندارد.
جدول ۴: تحلیل واریانس مربوط به رگرسیون خلاقیت بر نیازهای روانی بنیادین (رجوع شود به تصویر صفحه) بر اساس نتایج ارائه شده در جدول ۴، میزان F مشاهده شـده (۲۳۸/۷۶۷) معنـادار اسـت (P) و ۷۳% واریـانس مربـوط بـه خلاقیـت توسـط میـزان ارضـای نیازهـای بنیـادین خودمختاری ، شایستگی و ارتباط تبیین می شود (=R٢).
برای بررسی تفاوت بین دانش آموزان رشته های مختلف تحصیلی از لحـاظ میـزان ارضـای نیازهای روانی خودمختاری ، شایستگی و ارتباط از آزمون تحلیل واریانس یـک طرفـه اسـتفاده شد.
جدول ۶: یافته های آزمون تحلیل واریانس جهت مقایسه سطح ارضای نیازهای روانی اساسی در بین دانش آموزان (رجوع شود به تصویر صفحه) در تجزیه و تحلیل نتایج جدول ۶ می بینـیم کـه F بـه دسـت آمـده در نیـاز بـه ارتبـاط ، خودمختاری و شایستگی (۱/۷۳۲ ، ۱/۴۱۱ ، ۱/۶۰۹) از F جدول کوچک تر اسـت و ایـن بـدان معناست که بین دانش آموزان رشته های مختلف تحصیلی از لحاظ میزان ارضـای هـر سـه نیـاز روانی تفاوت معنی داری وجود ندارد.
بحث و نتیجه گیری سؤال (١)- آیا بین ارضای نیازهای روانی بنیادی (خودمختـاری ، شایـستگی و ارتبـاط بـا دیگران ) و میزان خلاقیت در دانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی رابطه وجود دارد؟ برای بررسی این سؤال از تحلیل رگرسیون همزمان استفاده شد.