چکیده:
ترجمه که بهمعنای تبیین از زبانی به زبان دیگر است، اهمیت زیادی دارد و زمانی که متن مورد ترجمه، کتاب آسمانی باشد، این اهمیت بیشتر خواهد شد. از اینرو، انتقال معانی قرآن به همان شیوایی که خداوند بیان داشته، در ترجمه امکان ندارد و ترجمهی قرآن، صرفا گوشهی بسیار کوچکی از این کتاب را نمودار میسازد و جنبهی قدسی قرآن را دارا نمیباشد؛ زیرا ترجمه، سخن مترجم و قرآن، سخن خداست، ولی از آنجا که ترجمهی قرآن از ضرورتهای انکارناپذیر برای تبلیغ دین است، علمای دین با وجود کشمکشهای زیاد، آن را لازم دانستهاند و از دیرباز، ترجمههای مختلفی برای قرآن ارائه کردهاند که بهخاطر بشریبودن آنها، بدون خطا نبوده است.یکی از ترجمههای محققانهی معاصر را آقای دکتر رضایی اصفهانی بههمراه گروهی از استادان انجام دادهاند که بسیاری از خطاهای ترجمههای پشینیان را ندارد، ولی با وجود این، بهخاطر بعد بشریبودن ترجمه، در برخی موارد، خطاهایی ملاحظه میشود که یادآوری آن موجب اصلاح برداشت از کلام خدا خواهد بود. خطاهای این ترجمه گاهی لغوی، گاهی مرتبط با اعراب و قواعد صرف و نحو و در برخی موارد نیز بهدلیل ارائهی توضیحات اضافی داخل پرانتز است که خواننده را دچار اشتباه میکند. برخی خطاها نیز مرتبط با قرائتهای غیر معمول است که مترجمین براساس آن قرائتها ترجمه کردهاند. دیگر خطاها نیز در فنون نگارش و ویراستاری است که اصلاح آنها موجب بهترشدن ترجمه خواهد بود.
خلاصه ماشینی:
"مترجمان جمعی نیز هرچند دقت زیادی در این خصوص کردهاند، ولی بدین دلیل که هیچ کس عاری از خطا نیست، گاهی دچار این نوع خطاها هم شدهاند که به ذکر دو مورد اکتفا میشود: 1 - مترجمان جمعی، واو در «و لاحبة» را در آیهی «و ما تسقط من ورقة الا یعلمها و لاحبة فی ظلمات الأرض و لا رطب و لا یابس إلا فی کتاب مبین» (انعام / 59)، استینافیه گرفتهاند و آیه را چنین ترجمه کردهاند: «و هیچ برگی فرو نمیافتد، مگر (اینکه) از آن آگاه است و هیچ دانهای در تاریکیهای زمین و هیچ تر و هیچ خشکی نیست، جز اینکه در کتاب روشنگر (علم خدا ثبت) است»، حال آنکه «واو» در «و لاحبة» عاطفه است و «حبه» را به «ورقة» عطف میکند و نحویون و مفسران نیز بدان اشاره کردهاند؛ به عنوان نمونه طنطاوی و شبر همهی «واو»ها را عاطفه گرفته است (طنطاوی، 1376: آیهی مورد بحث و شبر، 1425ق.
حال پس از بررسی ترجمهی گروهی، موارد زیادی دیده شد که پرانتز به جای کروشه به کار رفته که موجب خلل در رساندن معنا است که در این قسمت به چند نمونه اشاره میشود و صورت صحیح آنها نیز پیشنهاد میگردد: 1- در ترجمهی آیهی 3 از سورهی بقره آوردهاند: «(همان) کسانی که به (آنچه از حس) پوشیده، ایمان میآورند ..."