چکیده:
در این مقاله توزیع و نقش های مختلف پی بست های ضمیری در زبان تاتی، از ایرانی نو شمال غربی، بررسی شده است. ابتدا به صورت گذرا به سیر تاریخی این پی بست ها در فارسی باستان و فارسی میانه اشاره و نقش آنها در تاتی جنوبی بررسی شده است. جایگاه پی بست های ضمیری در فارسی باستان و میانه تا حدودی ثابت بوده است و آنها در جایگاه واکرناگل ظاهر می شده اند. واکرناگل (1892) دریافت که واژه بست ها در اغلب زبان های هندواروپایی در جایگاه دوم، یعنی پس از اولین واژه، در جمله ظاهر می شوند. این پی بست ها در تاتی جنوبی در نقش نشانه فاعل متعدی در زمان گذشته، نشانه مفعول مستقیم و نشانه نقش اضافی به کار می روند. ضمایر پی بستی در تاتی جنوبی در نقش نشانه فاعل متعدی در زمان گذشته در جایگاه واکرناگل ظاهر می شوند و از این حیث با فارسی میانه مشترکند. این پی بست ها در نقش نشانه مفعول در تاتی جنوبی از جایگاه واکرناگل خارج شده اند، ولی هنوز کاملا به جایگاه پس از فعل نرفته اند و در جایگاه سازه قبل از فعل قرار می گیرند. از این حیث نسبت به فارسی میانه، این پی بست ها به سمت انتهای جمله حرکت کرده اند؛ هرچند هنوز به جایگاه انتهایی نرفته اند. مقایسه فارسی میانه، تاتی جنوبی و فارسی جدید نشان می دهد پدیده کشش به سمت راست در زبان های ایرانی نیز وجود دارد.
In Old and Middle Persian, pronominal clitics appear in Wackernagelâs position. However, in Tati, a Modern North-Western Iranian language, these clitics function as an A-past marker, direct object marker and possessor in possessive structure. As A-past markers, they appear in Wackernagelâs position. In other functions, they tend to move to verb adjacent positions, although they do not appear in post-verbal position, but appear pre-verbally. This feature shows that rightward drift has happened in Iranian languages, moving the clitics toward the right of sentence.
خلاصه ماشینی:
"مجله پژوهشهای زبانشناسی سال دوم،شماره اول،بهار و تابستان 1389 تاریخ وصول:88/10/28 تاریخ پذیرش:89/3/10 صص 18-1 بررسی جایگاه مبتدا در فارسی برپایه برنامه کمینهگرا علی درزی1 راضیه مهدی بیرقدار2 چکیده در این مقاله دو دیدگاه هگمن و گوئرون(1999)و کریمی(2005)در مورد انشقاق گروه متممساز )PC( و فرافکنهای تحت تسلط آن را در ارتباط با جایگاه سازه مبتدا در زبان فارسی مورد بحث قرار میدهیم.
با توجه به آنچه گفته شد،در قالب تحلیل اجر(2003)در چارچوب برنامه کمینهگرا،شاید بتوان گفت هسته گروه متممساز جملات پایه در زبان فارسی،مانند زبان آلمانی،دارای ویژگی تعبیرناپذیر قوی ]pot u[ است و انگیزه جابجایی سازه مبتدا به جایگاه شاخص گروه متممساز بازبینی این ویژگی است.
بنابراین با توجه به نادستوری بودن جمله(7)و جملات دیگری از این دست،در زبان فارسی نمیتوان فرض کرد که سازه مبتدا به جایگاه شاخص گروه متممساز جابجا شده است.
GS tcirtsid ''did nam eht,tcirtsid eht'' (دن دیکن 2006:26) بنابر نظر دن دیکن(2006)،با توجه به وجود رابطه اسنادی در جملاتی که تحت تاثیر فرایند مبتداسازی واقع شدهاند و نیاز به وجود یک هسته برای بیان این رابطه نمیتوان تحلیل مبتنی بر اتصال سازه مبتدا به گروه تصریف را پذیرفت.
. تا اینجا ملاحظه شد که تعیین محل فرود سازه مبتدا در زبان فارسی برمبنای رویکرد هگمن و گوئرون(1999) از فرضیه انشقاق گروه متممساز،مشکلات تحلیلهای پیشین را ندارد و پدیده حذف را نیز به راحتی تبیین میکند.
با توجه به آنچه گفته شد،شباهت دو رویکرد مطرح شده هگمن و گوئرون(1999)و کریمی(2005)در فرضیه انشقاق گروه متممساز قائل شدن به وجود فرافکنهای بیشینه نقشی تأکید و مبتدا در فاصله میان دو گروه متممساز و گروه زمان است."