چکیده:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه شیوههای فرزند پروری و جو عاطفی خانواده کودکان مبتلا به اضطراب فراگیر و کودکان فاقد اضطراب در کودکان پیش دبستانی بود. در این راستا 200 کودک پایه پیش دبستانی که با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند، که از این بین102 کودک دارای اضطراب فراگیر و 98 نفر باقیمانده فاقد اضطراب بودند. فرضیههای تحقیق به طور کلی عبارت از این بودندکه بین دو گروه از کودکان سالم و مضطرب از لحاظ سبکهای فرزندپروری (مستبدانه، سهل گیر، مقتدرانه) والدینشان تفاوت وجود دارد. و همچنین بررسی تفاوت بین دو گروه از کودکان سالم و مضطرب از لحاظ جو عاطفی خانواده. برای سنجش فرضیهها از سه مقیاس پرسشنامه علائم مرضی کودکان (CSI4)، پرسشنامه جو عاطفی و پرسشنامه فرزند پروری دیاناباوم استفاده گردید و یافتهها اکثر فرضیههای تحقیق و همچنین سوال تحقیق را تایید کردند و بر یافتههای پژوهشهای پیشین صحه گذاشتند.
The objective of the study is to compare the child rearing methods and affective climate of a family having a child suffering from free floating anxiety and those without anxiety in preschool level. Multistage random sampling was used to select 200 preschool children out of which 102 child had free floating anxiety and the remained 98 child had no anxiety. The hypotheses were about two groups of healthy and anxious children who were examined against their parents’ child rearing styles (despotically، easy going and authoritatively)، the affevtive climate، as well، to find the differences among them. To gather the data three kinds of questionnaire were used، namely (child symptom Inventory (CSI))، Affective climate inventory and child vearing inveventory. The results confirmed all the hypotheses and were along the previous researches.
خلاصه ماشینی:
"هدف از پژوهش حاضر مقایسه شیوههای فرزند پروری و جو عاطفی خانواده کودکان مبتلا به اضطراب فراگیر و کودکان فاقد اضطراب است که در این رابطه فرضیههای زیر مطرح میگردند: 1- بین دو گروه از کودکان سالم و مضطرب از لحاظ سبک فرزندپروری مستبدانه والدینشان تفاوت وجود دارد.
ابزار اندازه گیری در پژوهش حاضر سه پرسشنامه: پرسشنامه جو عاطفی، پرسشنامه شیوههای فرزند پروری و همچنین فرم والد پرسشنامه علائم مرضی کودکان (CSI4)، برای تعیین اختلال اضطراب فراگیر کودکان، مورد استفاده قرار گرفت.
در مجموع، نتایج پژوهش در زمینه بررسی پایایی CSI-4 با روش اجرای مجدد آزمون نشان میدهد که این پرسشنامه به عنوان ابزار سنجش اختلالهای رفتاری و هیجانی در کودکان ایرانی از پایایی نسبی خوبی در فرم والدین برخوردار است و به عنوان یک ابزار غربالگری اختلالهای رفتاری و هیجانی در کودکان میتواند مورد استفاده قرار گیرد(محمداسماعیل،1382).
همچنین طبق جدول بالا ملاحظه میگردد، سطح معنیداری آزمون سبک منطقی 000/0=p و زیر 05/0 میباشد و 67/4=t، بین دو گروه کودکان سالم و مضطرب از لحاظ سبک فرزندپروری منطقی تفاوت معنیداری وجود دارد و میانگین سبک منطقی در گروه سالمm=31/68)) بیشتر از گروه کودکان مضطرب m=27/24)) می باشد.
و طبق آزمون t-test انجام گرفته ملاحظه میگردد، سطح معنیداری آزمون سبک استبدادی 017/0=p و زیر 05/0 میباشد و 4/2=t، یعنی بین دو گروه کودکان سالم و مضطرب از لحاظ سبک فرزندپروری تفاوت معنی داری وجود دارد و میانگین سبک استبدادی در گروه سالم m=11/16)) کمتر از گروه کودکان مضطرب (m=14/96) می باشد."