چکیده:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه ویژگی های جمعیت شناختی و شخصیتی با رضایت
شغلی کارکنان شرکت پتروشیمی تبریز (زن و مرد) با استفاده از روش تحقیق توصیفی،
همبستگی و مقایسه ای انجام گرفت، حجم نمونه مورد مطالعه 194 نفر بود که از طریق
نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردیدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه های شخصیتی
و بری فیلد و ورث جهت ارزیابی رضایت شغلی بود. نتایج با (NEO-FFI) نئو فرم کوتاه
f-test ،t-test ، و روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون SPSS استفاده از نرم افزار
صورت گرفت. نتایج نشان داد، بین با وجدان بودن، برون گرایی، دلپذیر بودن با رضایت شغلی
رابطه مثبت و معنی داری دیده شد و بین نوروتیسم با رضایت شغلی رابطه منفی و معنی داری
مشاهده شد. اما رضایت شغلی کارکنان بر اساس انعطاف پذیری، جنسیت، میزان تحصیلات و
سابقه خدمت رابطه معنی داری ندارد.
خلاصه ماشینی:
"بررسی رابطه بین ویژگیهای شخصیتی و جمعیت شناختی با رضایت شغلی کارکنان شرکت پتروشیمی تبریز (زن و مرد) نسرین مصباح 1 حسن اکبرزاده عبدالجبار 2 فاطمه حسینپور لنگرودی 3 چکیده واژههای کلیدی: - عضو هیات علمی(مربی)گروه مشاوره و راهنمایی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رودهن - کارشناس ارشد مشاور و راهنمایی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن - کارشناس ارشد مشاور و راهنمایی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن مقدمه یکی از ارکان اصلی و زیربنایی در هر سازمانی، نیروی انسانی سازمان است که قطعا بدون توجه به ابعاد، انگیزه ها و تمایلات درونی افراد در سازمان، نیل به اهداف سازمان مشکل خواهد بود.
یافته های این پژوهش که از معدود مطالعاتی است که از مدل پنج عاملی شخصیت برای بررسی شخصیت استفاده کرده است، نشان می دهد که با وجدان بودن، برونگرایی، و دلپذیر بودن با رضایت شغلی همبستگی مثبت، Newbury Kamali Judge Heller Mount نوروتیسم و رضایت شغلی همبستگی منفی وجود دارد در حالیکه بین انعطاف پذیری و رضایت شغلی همبستگی معناداری بدست نیامد.
اهداف پژوهش هدف کلی هدف از اجرای این پژوهش تعیین رابطه بین صفات شخصیتی (عوامل پنجگانه شخصیت) و جمعیت شناختی(جنسیت، تحصیلات، سابقهی خدمت) با رضایت شغلی کارکنان شرکت پتروشیمی تبریز می باشد.
نتیجه بعدی تحقیق حاکی از این است که بین باوجدان بودن و رضایت شغلی رابطه مستقیم(+) و ضعیف معنی داری وجود دارد که نتیجه حاصله با یافته های ویت و همکاران (2002)، سالگادو (1997)، جاج، هلر و مونت(2002)، فورنهام و همکاران (2003)، ورنیکو(2000) همخوانی دارد."