چکیده:
چکیده آنچه ابن خلدون دربارة چرخة ظهور و سقوط عصبیت در حکومتهای قبیلهای مینویسد در باب ایران صدق نمیکند؛ زیرا طبقاتی چون دهقانان، نهادهایی چون وزارت، سازههایی چون قنات، رسومی چون وقف و ... باعث شده است که مبانی حکومتمندی در ایران فضایی برای تنفس داشته باشد و خارج از فنون تغلب استبدادی تعریف شود. مثلا میتوان به متن سیاستنامة خواجه نظامالملک اشاره کرد که در آن بهرغم داشتن روحیة اشعری و حکمت عملی اندرزی ایرانشهری فنون بسیار خردورزانهای از اعمالکردن و محدودکردن قدرت را ترسیم میکند. ایرانیان علاوه بر فقه، حکمت و عرفان شیوهای به نام اندرزنامهنویسی داشتهاند که میراث همیشگی ایران باستان است. در این شیوه فنونی را برای حکومتمندی پیشنهاد و پیاده کردهاند که با آنکه در عصر حکومتمندی متافیزیک به سر میبرد، اما نشانههای واقعگرایی و مصلحتگرایی از چرخش امور عمومی را در خود جای داده است. این مقاله با استفاده از ادبیات تئوریک حکومتمندی در پی ترسیم فنون اعمال قدرت و محدودکردن آن در سیاستنامة خواجه نظامالملک است و با ارائة مدلی تئوریک به نقد و ارزیابی آن میپردازد.
خلاصه ماشینی:
1 تکنولوژی های قدرت در سیاست نامة خواجه نظام الملک روح اله اسلامی * چکیده آنچه ابن خلدون دربارة چرخة ظهور و سقوط عصبیت در حکومت هـای قبیلـه ای می نویسد در باب ایران صدق نمی کند؛ زیرا طبقاتی چون دهقانان ، نهادهایی چـون وزارت ، سازه هایی چون قنات ، رسومی چون وقف و ...
برخی از متفکران سیاسی مانند خواجه نظام الملـک ، کـه میـراث دار سـنت ایرانـی و پاس دارندة نهاد وزارت بود (رستم وندی ، ١٣٨٨: ٢٦٣)، سعی داشتند بـا فنـون عملـی و واقع گرایی که از میراث ایرانی ـ اسلامی آموخته بودند و در تجربه بـه آزمـون گذاشـته بودند ترسیم کنندة سیستمی باشند که در آن مشورت ، عـدالت و آبـادانی ایـران اهمیـت داشته باشد.
از سـوی دیگـر سـازوبرگ هـای ایـدئولوژیک (١٩٧١ ,Althusser) قـدرت را یک دست ، هماهنگ و در جهت کارآمدی حکومت بسیج کرد، اما این فنون هیچ گـاه بـه صورت علمی از شاکله های عمل گرایی سیاست استبدادی و متافیزیکی خارج نمی شـود و میراث حکومت مندی ایران با سـاختار اقتـدارگرا، قبیلـه ای و پدرسـالارانه همنشـینی می کند و در بسیاری از مواقع آن را بازتولید می کند.
بازنمایی صورت پادشاه برای مشروعیت حکمرانی بسیار مهم است و خواجه تلاش می کنـد بـا اسـتفاده از قـرآن و احادیث ، تجربة حکمرانی ایران باستان و سیرة مسلمانان شناخته شده بـه پادشـاه انـدرزهای عملی دهد و صفات نیکی را که باعث مردم داری و آبادی کشور می شود به او آموزش دهد.
در حکومت مندی خواجه دربار جایگاه بسیار ویژه ای دارد و او با استفاده از ادبیات سیاسی ایران باستان گزاره هایی برای نظم دهی قدرت بیان می کند.