چکیده:
ماخذیابی و ریشه شناسی حکایات مثنوی، به طور رسمی، سابقه ای به قدمت تالیف کتاب مآخذ قصص و تمثیلات مثنوی دارد و بدون شک، این پژوهش کم نظیر، بسیاری از ابهامات موجود در این زمینه را مرتفع کرده است. با این همه، مطالعات انجام یافته در این باره، حکایت از آن دارد که در ریشه یابی قصه های مثنوی، نمی توان به ماخذی واحد ارجاع داد. مثنوی مولوی، حاصل ارتباط و تعامل فکری مولانا با خیل کثیری از منابع و متون دینی، تفسیری، صوفیانه، تاریخی، و بویژه فرهنگ عامه است. ردیابی این سرچشمه های غنی ، هرگز از مطالعات تک بعدی و یکسونگرانه ساخته نیست. از اینرو، در این نوشتار برآنیم تا به مدد مطالعات ساختاری، روایت شناختی، گفتمان شناختی و برخی تحلیل های معنایی، ردپای دقیق تری از سرچشمه این حکایت به دست دهیم. برای این منظور، نخستین و بنیادی ترین قصه مثنوی، یعنی قصه شاه و کنیزک را واکاوی و تحلیل کرده ایم. مطالعات ما نشان می دهد که این قصه، مستقیم یا غیرمستقیم، با خیل کثیری از قصه ها و بن مایه های عاشقانه، عارفانه و تعلیمی فارسی نسبت دارد و در این میان، شباهت آن با روایتی در کتاب آداب الحرب و الشجاعه، آشکارتر می نماید.
Said NaqhshbandiYazdi، pseudonymed as Saida، was an 11PthP century (A.H) sonneteer whose poems، like those of his contempories، were in Indian or Isfahan style. He considered himself as a devoted follower of Jami، Nezami، Sanai، and Attar. He also adored Hafiz of Shiraz and was in close terms with Saeb Tabrizi. Saida’s anthology consists of 4815 lines versified in five genres: sonnet، ode، mathnavi، stanza، and quatrain. However، the major bulk of his poems (590 poems) comprises sonnets. Stylistically، saida is categorized primarily as a poet of Ramal foot، while Mozare’، Mojtass and Hazaj feet come next to that. His sonnets often employ the most frequent Persian rhythms such as elliptical octave Ramal and elliptical Makfuf octave present، but there also exist a few sonnets with a hectic، fast-tempo rhythm that rises ecstatic spirits like Moulana’s unscrupulous verses do. Expressing complex، far-fetched، and lampoon-free concepts، Saida’s sonnets project love and mysticism in a pleasant manner.His sonnet rhyths، except for Rajaz and Moqtazab، are tried in some of his odes too. While his mathnavis are in a fast tempo، his stanzas are written in Mojtass، slow، and present rhythms. As for quatrains، he has mostly used AzalMaqhbuzAkhrabactave، Hazj. Apart from the rhythms ever mentioned، his anthology contains just a few poems written in Recurrentmeter but a lot in ‘streamlike’ and lenient rhythms. Owing to their soft nature، Afaeel prosodic structure، as well as their musicality، these dominant rhythms are well suited for such circumstances as mourning، grief، nostalgia، pain، regret، and complaint.
By means of accurate statistical tables، the present article aims at introducing and analyzing the frequent and non-frequent rhythms as used in Saida’s poems. Also، an attempt is made to shed light on the status of Saida in the Indian style of poetry.
خلاصه ماشینی:
"٥. «عجز طبیبان در مداوای بیمار» نیز بن مایة پربسامدی است در داستان های فارسی ، از جمله درماندگی طبیبان از معالجة بیماری امیر منصور سامانی ، و تدبیر زکریای رازی در مداوای وی در چهارمقاله (نظامی عروضی ، ١٣٣٤، صص ١١٨- ١٢١)؛ عجز طبیبان از معالجة بیماری دختران شاه و وزیر در افسانة خیر و شر (نظامی گنجوی ، ١٣٣٤، ص ٢٨٥ به بعد)؛ درماندن طبیبان از مداوای بیماری کنیزک بهرام شاه غزنوی و طبابت ابوسعید موصلی در آداب الحرب و الشجاعه (فخر مدبر، ١٣٤٦، صص ٤٢-٤٥)؛ درماندگی طبیبان از درمان درد گردن پادشاه و مبادرت حکیمی به این کار __________________________________________________________________ (سعدی ، ١٣٦٢، ص ٨٥٣)؛ بیمار شدن یعقوب لیث و درماندن طبیبان از مداوای او و شفا یافتنش به دعای سهل تستری در بستان العارفین و تحفه المریدین (ناشناس ، ١٣٥٤، صص ٢٥٢-٢٥٣)؛ بیمار بودن ملک روم و عجز طبیبان از درمان وی ، و بهبود یافتنش با به کاربستن حکمت علی (ع ) (ابوالفتوح رازی ، ١٣٨١، ج ١، ص ٤٢)؛ بیماری فخرالدین سیواسی و درماندن طبیبان ، و شفای او به دست مولانا در مناقب العارفین (افلاکی ، ١٣٦٢، صص ٣٢٩-٣٣٠)؛ بیمار شدن شاهزادة جوان و درماندن طبیبان از مداوای او، و پی بردن بقراط به راز عشق او در خردنامة اسکندری (جامی ، ١٣٦٨، صص ٩٥٢-٩٥٤)."