چکیده:
بی شک الگوهای گوناگون تدریس می توانند نقشی متمایز در یادگیری موضوعات درسی
و مهارت های مورد نیاز دانش آموزان داشته باشند. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر
الگوی کاوشگری بر میزان گرایش به تفکر انتقادی، خودتنظیمی و موفقیت تحصیلی
دان شآموزان مقطع متوسطه در درس فیزیک صورت گرفت. روش پژوهش، شبه آزمایشی
و از نوع طرح پیش آزمون - پس آزمون با دو گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل
دان شآموزان پسر پایه اول دوره متوسطه شهر فریمان (واقع در استان خراسان رضوی) در
89 است. نمونه گیری در گروه آزمایش و یکی از گروههای کنترل به - سال تحصیلی 90
روش خوش های چند مرحل های و در گروه کنترل دیگر به صورت در دسترس بود. ابزار
پژوهش شامل دو پرسشنامه مقیاس گرایش به تفکر انتقادی ریکتس و نسخه اصلاحی
مقیاس خود تنظیمی پینتریچ و دیگروت و آزمون پیشرفت تحصیلی بود. جهت تحلیل داده
ها از روش آمار استنباطی ( آزمون لوین و آزمون باکس، مانکوا و آنکوا) استفاده شد. یافت هها
نشان داد از جهت تاثیرگذاری الگوی کاوشگری بر میزان مولف ههای گرایش به تفکر انتقادی
تفاوت معنادار وجود دارد، به طوری که گروه آزمایش نسبت به دو گروه (P=0/000)
کنترل در سطح بالاتری بود و از جهت یادگیری خودتنظیمی و میزان موفقیت تحصیلی
میان سه گروه مورد بررسی تفاوت معنادار وجود نداشت. همچنین، بیشترین تاثیر الگوی
کاوشگری بر گرایش به تفکر انتقادی بود. با توجه به نتایج حاصل از پژوهش حاضر، به
کارگیری الگوی کاوشگری در فرایند تدریس درس فیزیک از نظر ارتقای گرایش به تفکر
انتقادی و تجدید نظر در شیو ههای ارزشیابی به دست اندرکاران نظام آموزشی پیشنهاد
می شود.