چکیده:
ادعای کوهن مبنی بر تغییر جهان به هنگام انقلابهای علمی، مسائل و ابهاماتی ایجاد میکند؛ مثلا آیا تغییر در خود جهان رخ میدهد یا فقط در ذهن ما؟ آیا تغییر جهان با ثبات محرکهای حسی سازگار است و آیا صرف تغییر ذهن (و نه خود جهان) با قیاسناپذیری ادراکی قابل جمع است؟ کوهن با رویکردی کانتی ـ داروینی از شرایط پیشین دیدن جهان و تغییر جهان سخن میگوید. چنانکه بحث خواهیم کرد این شرایط پیشینی همان ساختار مقولهبندی دانشمندان هستند، ما در این نوشته با تحلیل مسئلة تغییر جهان بر اساس تغییر ساختار مقولهبندی، تلاش خواهیم کرد به مدعای کوهن وضوح ببخشیم و به مسائل پیرامون آن پاسخ دهیم، همچنین از این موضع دفاع خواهیم کرد که وی به معنایی متعارف میتواند از تغییر جهان سخن بگوید.
خلاصه ماشینی:
تغییر جهان به مثابة تغییر ساختار مقوله بندی پارادایم ها رحمان شریف زاده * پروین بدری ** چکیده ادعای کوهن مبنی بر تغییر جهان به هنگام انقلاب های علمـی ، مسـائل و ابهامـاتی ایجاد می کند؛ مثلا آیا تغییر در خود جهان رخ می دهد یا فقط در ذهن ما؟ آیا تغییر جهان با ثبات محرک های حسی سازگار است و آیا صرف تغییر ذهن (و نـه خـود جهــان ) بــا قیــاس ناپــذیری ادراکــی قابــل جمــع اســت ؟ کــوهن بــا رویکــردی کانتی ـ داروینی از شرایط پیشین دیـدن جهـان و تغییـر جهـان سـخن مـی گویـد.
برگردیم به ادعای اصلی کوهن در باب تغییر جهـان : گفتـیم کـه چـرا مـورخ علـم در چهارچوب تاریخ نگاری معاصر (غیر انباشتی ) وسوسه می شود که ادعـا کنـد هنگـام تغییـر پارادایم ها خود جهان نیز با آن تغییر پیدا می کند؟ پاسخ در قیاس ناپذیری ادراکی نهفته است ؛ دانشمندان گذشته و جدید اشیای متمایزی را مشاهده می کردند با انواع و گونه های متفاوتی از اشیا سروکار داشتند و نسبتی که بین آن ها برقرار می کردند با هم متفاوت بود، به این معنا آن ها در جهان های متفاوتی زندگی می کنند و بعد از تغییر پارادایم می توان گفت کـه جهـان تغییر کرده است .
اگر با رویکرد کانتی ـ داروینی ادعای کوهن را در نظر گیریم قابل فهم اسـت کـه چـرا مورخ علم وقتی انقلاب های علمی را مطالعه می کند وسوسه می شود که بگوید بعد از تغییر پارادایم خود جهان نیز تغییر کرده است .