چکیده:
این پژوهش با هدف تبیین الگوی روابط ساختاری بین نظام مدیریت استعداد و تمایل به ترک خدمت با در نظر گرفتن نقش میانجی تابآوری انجام شد. در واقع مساله این تحقیق بررسی روابط ساختاری بین سه متغیر بود. روش تحقیق از حیث هدف، توسعهای-کاربردی و از حیث شیوهی جمعآوری دادهها، توصیفی- همبستگی میباشد. جامعهی آماری این تحقیق شامل کل کارکنان کارخانهی سیمان خاش به تعداد 274 نفر در سال 1392 است که سرشماری شدند. دادههای جمعآوری شده از طریق پرسشنامه، توسط آزمون تحلیل مسیر در نرمافزار LISREL و از طریق آزمون یومن ویتنی و میانه در نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان میدهد که به کارگیری نظام مدیریت استعداد رابطه مثبت و معنیداری با تابآوری دارد، همچنین تابآوری رابطه منفی و معنیداری با تمایل به ترک خدمت دارد. بنابراین بر اساس یافته های تحقیق ، لزوم توجه به پیادهسازی فرایندهای نظام مدیریت استعدادها با رویکرد ارتقاء تابآوری در سازمانها و به خصوص در مراکز صنعتی بیش از پیش مشخص میشود.
خلاصه ماشینی:
از این رو در این پژوهش سعی شده است تا ضمن مرور ادبیات مدیریت استعداد، تاب آوری و تمایل به ترک خدمت ، رابطه ی ساختاری متغیرهای مذکور در کارخانه ی سیمان خاش مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته ، و جنبه های مختلف ارتباطات آنها تبیین و تشریح گردد.
مدل مفهومی پژوهش از آنجائی که در کشور ما تاکنون تحقیقی که هر سه متغیر مورد بررسی در پژوهش حاضر را به طور هم زمان مورد بررسی قرار دهد وجود ندارد، در پژوهش حاضر سعی شده است که با الهام گیری از ارتباطات مطرح شده در ادبیات نظری و همچنین پیشینه ی پژوهشی متغیرهای مورد بررسی ، روابط ساختاری بین نظام مدیریت استعداد، تاب آوری و تمایل به ترک خدمت کارکنان کارخانه ی سیمان خاش ، ضمن ارائه ی الگویی پیشنهادی ، نسبت به داده های برگرفته از محیط واقعی سازمانی مورد مطالعه قرار گیرد.
ابزار تحقیق شامل ٣ پرسشنامه بود که برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد مدیریت استعداد (احمدی و همکاران،١٣٩١)؛ تاب آوری ( ,Davidson &Conner ٢٠٠٣) و تمایل به ترک خدمت (گل پرور و حسین زاده ،١٣٩٠) استفاده شد.
نتایج در زمینه ی ارتباط بین متغیرها نیز نشان داد که نظام مدیریت استعداد سازمان با تمایل کارکنان به ترک خدمت از طریق تاب آوری کارکنان رابطه دارد.