چکیده:
هدف مقاله حاضر آن است که دو شاعر توانای فارسی و عربی یعنی عمعق بخارایی و متنبی را بعد از معرفی مختصر آنها به صورت اجمالی با هم مقایسه کند. تنها اشعار مدحی ایشان مد نظر میباشد. در آن بین تاریخچهای کوتاه از تأثیرات دو زبان فارسی و عربی بر هم و نظریههای اندیشمندان در آن باره ارائه میگردد. با وجودی که ادب عربی نزدیکترین سنتها را با ادب پارسی دارد و با همه تفاوتهایی که در تقسیمات زبانشناسی دارند، سرنوشت این دو زبان به هم گره خورده است، و تأثیر شگرفی بر یکدیگر داشتهاند.
خلاصه ماشینی:
نویسنده مسئول: نسرین ایزدی"/> چکیده هدف مقاله حاضر آن است که دو شاعر توانای فارسی و عربی یعنی عمعق بخارایی و متنبی را بعد از معرفی مختصر آنها به صورت اجمالی با هم مقایسه کند.
در ادامه اثرات زبان فارسی و عربی بر یکدیگر و نظریههای بزرگان در اینباره بیان شده است و در بخش آخر وجوه اشتراک و افتراق مضامین مدحی با ارائه شاهد مثال از این دوشاعر بزرگ ارائه میشود و در انتها نتیجه مقاله به شکل جدول ارائه خواهد شد.
گویا به واسطه دشمنی و سخن چینی همکاران شاعرش که به موقعیت او رشک میبرند از دربار رانده شده و با ابراز بیگناهی خود دست به دامن شمس الملک نصر میشود، و مانند شاعران عرب شعر خود را با گفتوگوی خیالی با خرابههای باقیمانده از خانه معشوق خود(اطلال و دمن) آغاز میکند و بعد از بیان سختیهای راه و بیابان بی آب و علف و بیان زشتیهای مردم قصیده را با مدح شمس الملک به پایان میرساند: الا ای مشعبد شمال معنبرنه روحی و لیکن چو روحی مصفا بخار بخوری تو، یا گرد عنبر؟نه نوری و لیکن چو نوری منور معرفی احمد بن حسین متنبی احمد بن حسین بن حسن بن عبد صمد به سال 304 ق در قبیله بنی کنده در کوفه چشم به جهان گشود.
هرچند متنبی مدیحهسرا بود و فرمانروایان بسیاری را ستود ولی این ستایش در خدمت عظمت روح بلندپرواز او قرار داشت و اگر گاهی در مدح پادشاهی سستی و درنگ میکرد در سخن راندن از عظمت روح و کرامت نفس خویش هرگز سستی نمیکرد.