چکیده:
«جان رالز» متاثر از فلسفة اخلاقی کانت بوده و بازنمایی فلسفة اخـلاق کـانتی در آثارش مشهود است . در این مقاله به منظـور آشـکار کـردن میـراث کانـت بـرای نظریة سیاسی وی، سه موضوع انسانگرایی ، ارائة بدیل اخلاقـی و سـازندهگرایـی بررسی می شود. در بخش انسانگرایی ، اهمیت انسان در اندیشه های کانت و رالـز تبیین شده است . کانت انسان را هـدف مـی دانـد نـه وسـیله . همـین مسـئله در اندیشه های این دو، سبب ارائة بدیل اخلاقی در برابر اخلاق غایت گرایانه شـد کـه اخلاق وظیفه گرایانه نام دارد. تاثیر کانت بر پیروانش تا آنجا بود که آنها از جملـه رالز را لیبرالهای وظیفه شناس یا کانتی می نامند. تلاش کانت و به پیـروی از وی رالز برای ایجاد ارتباطی مناسب بین مفهوم شخص آزاد و برابر و مفهـوم عـدالت ، سازندهگرایی خاص آنها را به وجود آورده است . در این مقاله سعی شده اسـت تـا فلسفة سیاسی و انگارههای اخلاق کانتی اندیشة رالـز بـر اسـاس روش هنجـاری تبیین شود.
خلاصه ماشینی:
"ایـن ادعـای فلسـفی دربـارة عامـل اخلاقـی عقلانی ، متضمن تناسب استدلال رالز و تلاش برای نشان دادن این امـر اسـت کـه مـا از طریق عمل بر طبق اصول عدالت ، در واقع طبـق اصـولی عمـل مـی کنـیم کـه بیـانی از طبیعت ما به عنوان اشخاص عقلانی برابر و آزاد است .
اکنـون از نظر رالز، سازندهگرایی اخلاقی به عنوان دکترین متافیزیک و جامعی مشـخص مـی شـود که در آن ایدة استقلال، نقش تنظیمی برای همة زندگی دارد و این امر که سازندهگرایی اخلاقی کانت را با لیبرالیسم سیاسی به مثابة انصاف ناسازگار می سازد، نخسـتین تفـاوتی است که رالز در کتاب «لیبرالیسم سیاسی » بین سـازندهگرایـی اخلاقـی و سـازندهگرایـی سیاسی ترسیم می کند (٩٩ :١٩٩٣ ,Rawls).
از این رو امانوئـل کانـت «اصـول عـدالت خـویش را بـر محـور بـه حـداکثر رسـاندن آزادیهای مدنی و سیاسی استوار می کند و بر آن است زمانی جامعه به سامان اجتماعی معقول و مطلوب دست می یابد که نه تنها آزادیهای مدنی و سیاسـی افـراد آن محتـرم شمرده شود، بلکه قوانین اساسی جامعه بـه گونـه ای ترسـیم شـود کـه ایـن آزادیهـای بیرونی به حداکثر برسد» (واعظی ، ١٣٨٣: ١٩٣).
کانت امیدوار بود روشی کاملا عمومی و جامع برای مسائل اخلاقـی کـه شـامل تمام پرسش های عدالت است ، فراهم آورد، در حالی که رالـز بـه ایـن نتیجـه رسـید کـه سازندهگرایی کانت نمی تواند یک گزارش یگانه از عدالت ایجاد کند: مـا مـی تـوانیم یـک گزارش عقلی دربارة حق ، نه دربارة خیر، یک گـزارش عقلـی دربـارة عـدالت ، نـه دربـارة فضیلت ایجاد کنیم ."