چکیده:
مدیریت منابع انسانی، شاخه ای از علم مدیریت است که ضمن ایجاد روابط با کارکنان، بین همه سیاست ها، تصمیم ها و فعالیت های سازمان ارتباط برقرار می کند. محور روابط بین کارکنان و کارفرمایان، توجه به جبران خدمات آنها است که نقش اصلی را در سازمان دارد. هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی عوامل سازمانی موثر بر جبران خدمات پزشکان متخصص شاغل در بیمارستان های دولتی شهر تهران بود. جبران خدمات پزشکان، بر اساس نظریه های انگیزشی و هزینه زندگی و سایر ادبیات مرتبط با مولفه های سازمانی مورد سنجش قرار گرفت. روش اجرای پژوهش حاضر، توصیفی- پیمایشی و جامعه آماری آن، بیمارستان های دولتی شهر تهران بود. برای گردآوری داده ها و سنجش مولفه های جبران خدمات، پرسشنامه ای با قابلیت اعتماد 4/91 درصد ساخته شد. به منظور اندازه گیری روایی آن از معادلات ساختاری استفاده گردید. شاخص تناسب الگو، بیانگر مناسب بودن الگوی اندازه گیری مولفه های سازمانی جبران خدمات و چارچوب کلی سنجش آن، معنی دار و پذیرفتنی است. بر اساس نتایج پژوهش، بعد سازمانی شناسایی شده، با جبران خدمات پزشکان رابطه مستقیم دارد. همچنین بر نقش مولفه های بعد «سازمانی» به ویژه خط مشی های سازمان تاکید شده است. بر اساس یافته های پژوهش پیشنهاد گردید که مدیران و سیاست گذاران هنگام تصمیم گیری درباره جبران خدمات پزشکان، مولفه های مربوط به بعد سازمانی را مورد توجه قرار دهند.
Human Resources Management (HRM) is one of the branches of management science which، in addition to creating relations with the staff، establishes relations among all policies، decisions and activities of the organization. The focal point of relations between employees and employers is compensation of services، which plays the main role in organizations. The main objective of the present study is to identify the organizational factors affecting the compensation of services of specialist physicians working in state-run hospitals in Tehran. Compensating physicians’ services was evaluated based on motivational theories and living costs as well as other literature related to organizational components. The population of this descriptive survey is stat-run hospitals of the City of Tehran. To collect data، a questionnaire with the reliability value of 91.4%، measured by structural equations، was applied. The fitness index of the model indicates that the model for measuring organizational components of compensation was appropriate and the general framework for evaluating it is both significant and acceptable. Based on the results of the research، the identified organizational dimension has direct correlation with compensating physicians’ services. Further، the role of components of “organizational” dimension، particularly organization’s policies، is emphasized. According to the findings، it is suggested that managers and policy makers should pay attention to the components related to the organizational dimension while making decisions about compensating physicians’ services.
خلاصه ماشینی:
"نمونههایی از انواع دگرگونیها که ناشی از برنامههای جبران خدمات است، عبارتاند از: تشکیل گروههای کاری، تشکیل حلقههای کیفیت، مشارکت کارکنان، جدول زمانی و وظایف شغلی انعطافپذیر، برنامه جبران خدمات انعطافپذیر، اعمال نظارت و سرپرستی کمتر، توجه به طراحی و نگهداری محل کار به لحاظ راحتی، سلامت و ایمنی، برنامههای آموزش درونسازمانی و برونسازمانی، تأمین امنیت شغلی، همکاری مدیریت و اتحادیهها و مشارکت نمایندگان اتحادیه و کارکنان در تدوین و اجرای برنامههای مربوط به بهبود کیفیت زندگی کاری Feldman, 1986, 493) Arnold &) عواملی از جمله راهبردهای حقوق و دستمزد، سیاست یا خطمشیهای کلی یا طراحی نظام حقوق و مزایا نقش مهمی در جبران خدمات دارد.
بر اساس پژوهشهای نیوسترام و کیت 3 در سال 2002، جبران خدمات شیوههایی است که سازمانها از طریق آن تشخیص میدهند و مسئولیت آنها عبارت است از: ایجاد مشاغل و شرایط کاری به گونهای که برای افراد جذاب و مطلوب باشد و موجب سودآوری و سلامت اقتصادی Werther & Davis Rynes, Gerhart & Parks Newstram & Keith سازمان نیز گردد.
(Shittu, 2008, 423) لاک و لاتام 1 در سال 2002 پیشنهاد کردهاند آنچه باعث میشود پاداش و پیامدهای آن به رضایت پرداختی منجر شود، ساختار پرداخت بر اساس عملکرد است که با افزایش بازخورد بر موفقیت کاری کارکنان، باعث ارتقاء ارزش کاری کارکنان در سازمان و همسویی اهداف شخصی و سازمانی میگردد و فعالیتهای کارکنان را به نتیجه مطلوب نزدیک میکند و موجب ارزیابی مثبت آنها از شغل خود میشود (Heneman & Judge, 2009, 97).
بر اساس نتایج پژوهش حاضر، مؤلفههای متعددی در بعد سازمانی جبران خدمات پزشکان در بیمارستانهای دولتی وجود دارد و بیمارستانها بهعنوان واحدهای مجری این سیاستها در نظام سلامت، باید در تصمیمهای خود آن را مورد توجه قرار دهند."