چکیده:
از معصومان( بهعنوان معلم و مبیّن قرآن، احادیث بسیاری بر جای مانده است. این احادیث از حیث تاثیری که در تبیین قرآن دارند، به چند دسته تقسیم میشوند: دستهای تفسیری است؛ یعنی معصومان( کوشیدهاند تا با محور قرار دادن الفاظ و ساختار کلام و رعایت اصول محاوره، مراد الهی را بیان کنند. در موارد بسیاری، این دسته از احادیث با احادیث مشابه درهم میآمیزد وکار بهرهگیری از آنها را با سختی و اشکال مواجه میسازد. این مقاله درصدد است با بیان ویژگیهای این دسته از احادیث، شاخصههایی ارائه دهد که در موارد ابهام، حدیث تفسیری از غیر آن بازشناخته گردد. براساس این پژوهش، معیارهای حدیث تفسیری عبارت است از: هماهنگی محتوایی با آیه؛ تبیین مدلول ظاهری آیه، انطباقپذیری بر آیه، هماهنگی با سیاق آیه، هماهنگی با آیه در سیر بیان مطالب.
خلاصه ماشینی:
1. ارتباط محتوایی با آیه روایتی تفسیری است که با آیة مورد نظر به لحاظ مضمون و محتوا، رابطه داشته باشد؛ زیرا ممکن است برخی واژگان مشترک در قرآن و حدیث، موهم ارتباط روایت و آیه با یکدیگر باشد، درحالیکه این ارتباط از حد لفظ تجاوز نمیکند و حاکی از ارتباط معنایی بین آنها نیست.
علامه طباطبایی ذیل آیة «یحذر المنافقون أن تنزل علیهم سورة تنبئهم بما فی قلوبهم قل استهزؤا إن الله مخرج ما تحذرون» (توبه: 64) به شأن نزولهای متفاوتی که طبرسی نقل کرده است، اشاره میکند و بعد نقلی را که گویای نقشة ترور رسول خدا( از جانب منافقان است، با آیه منطبق دانسته، میگوید: تفسیر آیه به استناد بقیة روایات جایز نیست، مگر طبق مسلک کسانی که در هر صورت ـ چه الفاظ آیه با معنایی که در روایت آمده مساعد باشد یا نباشد ـ مفاد روایات را بر آیات حاکم میدانند (طباطبایی، 1417، ج9، ص345).
این تلاشها برای همراه ساختن آیه و روایت مورد نظر، نشان از عدم همراهی آن دو دارد و به نظر میرسد جز تحمیل بر قرآن چیز دیگری نیست، بلکه در این تفسیر، متن اصلی تخطئه و به استناد روایت، متنی جدید بازتولید و همان محور تفسیر قرار گرفته است.
بر این اساس، یکی از ویژگیهای روایات تفسیری این است که در آنها بیان معصوم( در مقایسه با آن بخش از آیه که درصدد توضیح و تفسیر آن است، در سعه و ضیق، کلی و جزئی بودن، و عام و خاص بودن و انواع دیگر از الگوهای کلامی مطابق باشد.