چکیده:
اعتقاد به تاثیر اجرام سماوی در سرنوشت بشر شاید سابقه ای به درازنای عمر او داشته باشد. چنین نگرشی نسبت به اختران در میان تمامی تمدن های باستانی از جمله ایران نیز وجود داشته است. با ظهور اسلام و با توجه به نقش و جایگاه انسان در این دین، باور به احکام نجومی برای مدتی به فراموشی سپرده شد. با پیروزی مکتب اشاعره جبرگرا که همراه با قدرت یابی ترکان بود و پس از آن آمدن مغولان که به تاثیر آسمان بر سرنوشت بشری بسیار باورمند بودند بار دیگر توجه به باورهای نجومی و اندیشه های جبری گرایانه در ایران در قالب تصمیم گیری ها و عملکردها در بخش های مختلف حکومتی و در سطح جامعه گسترش یافت. استفاده از نتایج احکام النجومی در لشکرکشی ها، عقد پیمان نامه ها، جنگ و صلح، جلوس به تخت شاهی، شکار، سفر، اجابت دعا و درمان بیماری ها تنها نمونه هایی از تاثیرات این باورها در زندگی مسلمانان سده های میانه است. مقاله حاضر می کوشد، چگونگی احیای نگرش های نجومی را در فاصله زمانی قرن چهارم تا نهم هجری در ایران توضیح دهد.
Belief in the impact of the celestial bodies on human destiny perhaps dates as long back as man’s own age. Such an attitude towards the stars has existed among all ancient civilization، including Iran. With the advent of Islam and given the human role and status، belief in the astrological judgments was forgotten for a while. With the victory of the Ash‘arite determinist school، which was simultaneous to the Turks rising to power and after that the coming of the Mongols، who strongly believed in the impact of heaven on human destiny، once again the astrological believes and determinist ideas became widespread in Iran in the form of decision-makings and functions in
various state departments and throughout the society. Using the results of the astrological judgments in military expeditions، making treaties، war and peace، coronation، hunting، travelling، answer to prayer، and treatment of illnesses are but some examples of the impact of these beliefs in the life of the Muslims in middle centuries. The present article tries to explain how the astrological attitudes were revived between the fourth/eleventh to ninth/fifteenth centuries in Iran.
خلاصه ماشینی:
با پيروزي مکتب اشاعره جبرگرا که همراه با قدرت يابي ترکان بـود و پـس از آن آمدن مغولان که به تأثير آسمان بر سرنوشت بشري بسيار باورمند بودند بار ديگـر توجـه بـه باورهـاي نجومي و انديشه هاي جبري گرايانه در ايران در قالب تصميم گيري هـا و عملکردهـا در بخـش هـاي مختلف حکومتي و در سطح جامعه گسترش يافت .
حکايت هاي دهگانه اي که عروضي سمرقندي در مقاله نجومِ کتاب چهار مقاله در باب باور به پيشگويي هاي منجمان و غيـر منجمـان از طريـق احکـام نجـومي بـراي پادشاهان، وزيران و مردم و نيز سوء استفاده هاي فالگيرها و حتي برخي از مجانين از اين فضـا آورده (عروضي سمرقندي، ١٣٤-١٠٨)، گسترش اعتقاد به تـأثير آسـمان در سرنوشـت بشـر و کشف آنها از طريق احکام نجومي در سده هاي پنجم و ششم و سلطه اعتقادات عوام بر فضاي علمي آن روزگار را نشان مي دهد.
به نظر مي رسد عواملي در گسترش اعتقاد به احکام نجوم موثر شدند که به طـور خلاصـه چنين است : نخست آنکه در خلال دو سده اول پس از تشکيل حکومـت اسـلامي و در نتيجـه مسائلي مانند توسعه فتوحات و شورش هاي داخلي و عدم تمايل خلفاي اموي به ترويج علوم عقلي فرصتي براي پرداختن به علومي مانند نجوم فراهم نشد و اين دسته از علوم چندان مورد توجه قرار نگرفت (نلينو، ١٧٥-١٧٤؛ صفا، ١/ ٣٨).
اهميت آسمان و پديده هاي سماوي در باورهاي مذهبي مغولان، موجب گرديـد توجـه بـه احکام نجوم و تأثير ستارگان بر سرنوشت موجـودات زمينـي نـزد ايشـان از جايگـاه ويـژه اي برخوردار شود، به نحوي که تمامي ابعاد زندگي اين اقوام صحراگرد را تحت تأثير خـود قـرار داده بود.