چکیده:
خوارج به عنوان یکی از گروه های موثر در حوادث قرون اولیه هجری، برای خوارج به عنوان یکی از گروه های موثر در حوادث قرون اولیه هجری، برای نخستین بار در دوره خلافت حضرت علی(ع) و در جریان جنگ صفین به عنوان یک فرقه مستقل پدیدار گشتند و به مخالفت با جریان حکمیت برخاستند. با انتقال خلافت به امویان، خوارج از همان آغاز رو در روی آنان ایستادند و قیام های متعددی را علیه بنی امیه ایجاد کردند. به همین سبب تحت تعقیب حکام اموی قرار گرفتند و عده ای از این گروه ناگزیر به سرزمین های اطراف و از جمله ایران گریختند. سیستان از مهمترین مناطق نفوذ خوارج در ایران دوره اموی محسوب می شد. در این مقاله، ضمن بررسی عوامل زمینه ساز قیام های خوارج در دو منطقه سیستان وعراق؛ به بررسی تطبیقی عوامل اشتراک و افتراق قیام های خوارج در این دو منطقه پرداخته شده است. براین اساس پرسش اساسی این مقاله آن است که «قیام های خوارج در سیستان و عراق در دوره اموی» دارای چه نقاط اشتراک و افتراقی بودند؟
رهیافت این مقاله آنکه قیام های خوارج در سیستان وعراق با اینکه دارای شیوه مبارزاتی مشابهی بودند و به علل مشترکی شکست خوردند، اما دارای ایدئولوژی، اهداف، ساخت و درون مایه های متفاوتی بودند و در نهایت نتایج متفاوتی در جامعه عصر خلافت اموی پدید آوردند.
As one of the influential groups in the incidents of the early centuries AH، Khawarij appeared for the first time during the Caliphate of Imam ‘Ali (A.S.) and in the process of the Battle of Saffain as an independent cult that stood up in opposition to arbitration (hakamiyyat). Upon the transfer of caliphate to the Umayyad، the Khawarij stood up against them from the very beginning and developed various uprisings against the Umayyad. For this reason، they were prosecuted by the Umayyad rulers and a group of them were forced to escape to the surrounding countries، including Iran. Sistan was regarded as one of the most important regions under the influence of the Khawarij in Iran during the Umayyad period. While examining the underlying factors of the uprisings of the Khawarij in the two regions of Sistan and Iraq، this article
undertakes to make a comparative study of the factors of similarities and differences of the uprisings of the Khawarij in these two regions. Accordingly، the basic question of this article is: “What similarities and differences did the uprisings of the Khawarij have in Sistan and Iraq during the Umayyad period?” The finding of this article is that although the uprisings of the Khawarij in Sistan and Iraq were similar in battle style and were defeated for similar reasons، they had different ideologies، goals، structures، and core concepts and ultimately created different results in the society of the Umayyad caliphate era.
خلاصه ماشینی:
وجوه افتراق و اشتراک قيام هاي خوارج در سيستان و عراق در دورة اموي * دکتر سيد احمد عقيلي/ استاديار دانشگاه سيستان و بلوچستان ١ جواد بهرامي نيا/ کارشناسي ارشد تاريخ اسلام ٢ چکيده خوارج به عنوان يکي از گروههاي مؤثر در حوادث قرون اوليـه هجـري، بـراي نخسـتين بـار در دوره خلافت حضرت علي(ع) و در جريان جنگ صفّين به عنوان يـک فرقـه مسـتقل پديـدار گشـتند و بـه مخالفت با جريان حکميّت برخاستند.
اين مقاله در صدد پاسـخ گـويي به اين سؤال است که قيام هاي خوارج در دوره اموي در ايران چه تفاوت ها و شباهت هايي با قيام هاي خوارج در عراق در اهداف، علل شکست و نتايج داشته است ؟ رهيافت اين مقاله آن است که ، به سبب وضـعيت سياسـي-اجتمـاعي ايـن منـاطق ، رويـه خشونت و ترور خوارج، سرکوب آنها توسط دستگاه خلافت ، تضـاد ديـدگاههـاي خـوارج بـا اشراف محلي، تبليغي نبودن تفکر خارجي گري و ناتواني خوارج در تطبيـق بـا فرهنـگ بـومي مناطق تحت نفوذ تفکر آنها، مولفه هايي هستندکه دروجوه اشتراک وافتراق قيام هاي آنـان در اين مناطق مي بايست به آنان پرداخته شود.
در دوره خلافت اموي، بيشترين فشار حاصل از تعديات و ظلم و جـور خلفـاي امـوي بـر دوش بخش هاي پايين جامعه و روستائيان قرار داشت و طبيعي بود که بيشترين حاميان خوارج در اين مرحله از ميان اين گروه باشند و تکيه گاه و پشتيبان خوارج در ايـران محسـوب شـوند؛ زيرا خوارج، اين گروه را به عدم پرداخت خراج و ماليات به حاکم اموي تحريک مـيکردنـد و خود نيز اعتقادي به اخذ جزيه از موالي نداشتند بلکه اعتقاد داشتند ماليات دريافتي خرج خـود اهالي گردد (تاريخ سيستان، ١٥٨).