چکیده:
عدالت زبانی یکی از مفاهیم نوظهور در حوزه عدالت اجتماعی و سازمانی است. این مفهوم بر رعایت عدالت در کاربرد زبان دلالت دارد؛ حالات متفاوت مکالمات تحقیرآمیز یا تملق آمیز را نفی می کند؛ و بر ضرورت رعایت عدالت در کلیه ابرازات کلامی و زبانی تاکید می نماید. در واقع، وقتی که شهروندان حضور عدالت را در گفتار و کردار مدیران دولتی جامعه خویش درک نکنند و ﻧﺸﺎﻧﻪﻫﺎی آن را ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﻳﺎ ﻏﻴﺮﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﻣﺸﺎﻫﺪه ننمایند، اعتماد آنها نسبت به مدیران دولتی کاهش پیدا می کند و به تبع آن مشارکت عمومی کاهش می یابد. لذا تحقیق حاضر با هدف شناسایی تاثیر عدالت زبانی بر افزایش اعتماد عمومی و همچنین مشارکت عمومی شهروندان در منطقه 5 شهر تهران انجام شده است. روش تحقیق مورد استفاده، توصیفی- همبستگی و به طور مشخص مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری می باشد. بر این اساس، مدل ساختاری از چگونگی روابط میان این سه متغیر در نرم افزار لیزرل اجرا شد. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که بین این سه متغیر، رابطه معناداری وجود دارد و به مدیران دولتی توصیه می شود با پرهیز از کلیه واژگان، اطوار و رفتارهای تحقیرآمیز و تملق آمیز در برابر دیگران و حق محوری در گفتار خود، زمینه ساز افزایش سطح اعتماد عمومی و مشارکت شهروندان باشند.
Linguistic justice is one of the new emerging concepts in the field of social and organizational justice. The concept of fairness in the use of language: denie different moods degrading conversations, and emphasizes the need for fairness in all verbal expression. In fact, when residents of justice in his community do not understand the words and actions of government executives and symptoms directly or indirectly, in their view, their confidence in government management reduced and consequently the public participation minimized. This research aims to identify the impact of linguistic justice on increasing public confidence and public participation of citizens in the District 5 of Tehran city. The method used is descriptive correlation and based on the structural equation modeling. Accordingly, the structural model of the relationship between these three variables in LISREL software performed. The results show that there is a significant relationship between these three variables, public managers is advised to avoid all the words, postures and degrading treatment and flattering to others and the right things in his speech, the underlying increase the level of public trust and the participation of citizens.
خلاصه ماشینی:
"نتایج تحقیق حاضر نشان میدهد که بین این سه متغیر، رابطۀ معناداری وجود دارد و به مدیران دولتی توصیه میشود با پرهیز از کلیۀ واژگان، اطوار و رفتارهای تحقیرآمیز و تملقآمیز در برابر دیگران و حقمحوری در گفتار خود، زمینهساز افزایش سطح اعتماد عمومی و مشارکت شهروندان باشند.
(بلانگر و نادیائو، 5 2005) Dasgupta Newton Luhmann Nye and Zelikow Belanger and Nadeau ابعاد اعتماد عمومی با توجه به اینکه اعتماد عمومی از جمله مباحثی است که در علوم مختلف، همچون: اقتصاد، انسانشناسی، جامعهشناسی، روانشناسی، رفتار سازمانی و غیره وجود دارد، میتوان برای آن ابعاد مختلفی را مد نظر قرار داد(الوانی و داناییفرد، 1380).
این بیعدالتی ادراک شده آثاری به دنبال دارد که یکی از آثار فردی آن، کاهش مشارکت عمومی شهروندان است(حقیقی و میرزاده، 1389: 75)؛ چون شیوع رفتارهای غیر منصفانه در جامعه، روحیۀ کاری افراد را کاهش میدهد و افراد را علیه سیستم اجتماعی برمیانگیزاند؛ در حالی که رفتارهای منصفانه موجب افزایش تعهد افراد و بقای آنها در موقعیت موجود میشود و به مساعی داوطلبانۀ آنها برای نیل به اهداف اجتماعی و پیشرفت جامعه، پروبال میدهد و زمینۀ حضور و مشارکت افراد را در جامعه فراهم میکند.
مدل مفهومی پژوهش روش شناسی تحقیق از آنجا که هدف پژوهش تعیین روابط علی میان متغیرهای عدالت زبانی، اعتماد عمومی و مشارکت عمومی است، پس تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوۀ گردآوری اطلاعات، توصیفی و از نوع همبستگی و به طور مشخص مبتنی بر مدل معادلات ساختاری 1 است.
یافتههای حاصل از مدل معادلات ساختاری در آزمون فرضیات تحقیق رجوع شود به تصویر صفحه بحث و نتیجهگیری هدف این مقاله بررسی روابط میان عدالت زبانی، اعتماد عمومی و مشارکت عمومی بوده است."