چکیده:
هدف از این نوشتار بازنگری در مبانی نظری و پارادایمهای فکری سیاستگذاریها و سیاستهای اقتصادی به اجرا درآمده در کشور و ریشهیابی ناکارآمدی آنها در مواجهه با مسائل و مشکلات اقتصادی کشور است. در این راستا، به مدلسازی الگوی چندسطحی و فراپارادایمی برای سیاستگذاریهای اقتصادی در کشور پرداخته میشود و استفاده از رویکرد چندسطحی و میانرشتهای راهکاری برای اصلاح سیاستهای اقتصادی کشور و حرکت به سمت توسعة اقتصادی پیشنهاد میشود.
The purpose of this paper is to reconsider the theoretical basis and paradigms of policy making and economic policies in Iran which is not appropriate to economic problems of the country. To do so، we introduced the multilevel and ultra-paradigm pattern for economic policy making in the country. The multilevel and Interdisciplinary approach have been proposed as a solution for reforming the economic policies and achieving economic development.
خلاصه ماشینی:
"به عقیدة ماکس وبر، روش شناسی علـوم اجتمـاعی اساسـا متفـاوت از علـوم طبیعی است ، زیرا تبیین پدیده های اجتماعی نیازمند تحلیل کارهایی اسـت کـه افـراد انجـام میدهند، البته نه بر حسب فرایندهای فیزیولوژیکشـان یـا پاسـخ هـای منفعـل بـه تغییـرات ایجادشده در شرایط پیرامونشان ، بلکه به عنوان عوامل فعال با ظرفیت عقلایی بـرای انتخـاب ابزارهای دست یابی به هدف هایشان (گوردون ١، ١٩٩١؛ به نقل از ماکس وبر).
مثلا، در اصلاح ناکارایی نظام مالیاتی در ایران ، دسـتورالعمل هـایی از قبیـل تعیـین نـرخ هـای بهینۀ مالیاتی ، اصلاح مدیریت مالیاتی و بـه کـارگیری شـیوه هـای مـدرن مالیـاتی نظیـر مالیات بر ارزش افزوده و استفاده از سیستم خوداظهاری مالیاتی به کار گرفته شده اسـت که هیچ یک کارکردهایی اساسی برای نظام مالیاتی ایران در پی نداشته است ، زیـرا بـاور افراد در کشورهای جهان سوم ، از جمله کشـور ایـران ، بـا مخالفـت و اکـراه در پرداخـت مالیات همراه است و هرگونـه سیاسـت گـذاری مالیـاتی، بـدون توجـه بـه ایـن باورهـا و مدل های ذهنی، بیثمر است و فقط موجب افزایش هزینـه هـای مبـادلاتی اخـذ مالیـات میشود.
بدین ترتیب ، رویکرد نئوکلاسیکی، که در آن رفتار و کنش هـای انسـانی بـه صورت مکانیکی و غریزی در نظر گرفته شده است ، پارادایم مناسبی برای تجویز نسـخه هـای سیاستی و سیاست گذاری های اقتصادی به شـمار نمـیرود، زیـرا در سیاسـت هـای برآمـده از پارادایم نئوکلاسیک جنس تحلیل بـا جـنس هـدف یکسـان نیسـت و بـدیهی اسـت نتیجـۀ مطلوبی حاصل نمیشود."