چکیده:
سیاستگذاری مناسب در ارتباط با شیر از اهمیت بالایی برخوردار است و هرگونه نوسان در قیمت آن بر سطح رفاه خانوار تأثیر میگذارد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر افزایش قیمت شیر بر رفاه گروههای مختلف درآمدی شهری با استفاده از دادههای سری زمانی (88-1361) صورت گرفته است. بدین منظور ابتدا رابطه تقاضای سرانه شیر با متغیرهای قیمت متوسط و درآمد سرانه قابل تصرف مورد بررسی قرار گرفته و سپس این رابطه برای پنج گروه درآمدی شهری با استفاده از الگوی خود توضیح با وقفههای گسترده (ARDL) برآورد شده است. نتایج حاکی از آن است که تغییرات جبرانی و رفاه، روند نزولی را طی میکنند. بدین معنی که با حذف یارانه شیررفاه گروههای پایین درآمدی شهری نسبت به گروههای بالای درآمدی، بیشتر دستخوش تغییرات میشوند و به دلیل پایین بودن درآمد این گروه، جبران این ضرر مشکل میباشد. چنانچه هزینه ناشی از این حذف توسط دولت به طور مساوی در بین خانوارها تقسیم گردد، نه تنها این باز توزیع نمیتواند افزایش قیمت را برای هیچیک از گروهها جبران کند، بلکه از طرفی گروههای بالای درآمدی از درآمد بیشتری منتفع میگردند.
The price fluctuations due to adjustments to Iran's national milk pricing policy affect households’ welfare. This study examines the effect of milk price increases on the welfare of urban income groups using time series data during 1982-2009. The relationships among per capita demand for milk، average milk price and disposable per capita income were estimated for five income groups using Autoregressive Distributed Lags (ARDL) model. The results indicate that compensating variation and welfare are downside، this means that elimination of milk subsidies results in more welfare fluctuations in low income groups than that of high income ones. Therefore، it is difficult for groups at lower income levels to compensate for losses. If the government divides the cost of lost subsidies equally among households، financial losses resulting from price increases cannot be compensated for two groups، but higher income groups will benefit most from redistribution policy.
خلاصه ماشینی:
اين مطالعه با هدف بررسي تأثير افزايش قيمت شير بر رفاه گروههاي مختلف درآمدي شهري با استفاده از دادههاي سري زماني (٨٨-١٣٦١) صورت گرفته است .
بدين منظور ابتدا رابطه تقاضاي سرانه شير با متغيرهاي قيمت متوسط و درآمد سرانه قابل تصرف مورد بررسي قرار گرفته و سپس اين رابطه براي پنج گروه درآمدي شهري با استفاده از الگوي خود توضيح با وقفه هاي گسترده (ARDL) برآورد شده است .
در مطالعه عزيزان (١٣٨٤) که به ارزيابي آثار رفاهي ناشي از حذف يارانه مصرفي در سناريوهاي مختلف قيمت پرداخته شده است ، نتايج حاصل حاکي از کاهش رفاه مصرفکننده و هزينه هاي دولت مي باشد.
براي بررسي تأثير افزايش قيمت شير بر رفاه بخش خانگي، ابتدا تابع تقاضاي شير براي گروههاي مختلف درآمدي شهري برآورد و سپس تغيير مازاد رفاه مصرفکننده، تغيير جبراني و خالص رفاه از دست رفته براي هر گروه محاسبه ميشود.
ضرايب مربوط به الگوي بلندمدت تقاضا براي شير در گروههاي مختلف درآمدي شهري (به تصویر صفحه رجوع شود) مأخذ: يافته هاي تحقيق نتايج برآورد نشان ميدهد که در تمامي گروههاي درآمدي شهري، اثر درآمد بر ميزان مصرف سرانه شير مثبت و معنيدار ميباشد ولي قيمت ، اثري منفي و معنيدار دارد.
با توجه به اهميت مصرف شير، در اين مطالعه سعي شده است تا اثر افزايش قيمت شير بر رفاه گروههاي مختلف درآمدي شهري مورد بررسي قرار گيرد.
, and Thomson (2007) Romania's accession to the Eu:Short- term welfare effects on food consumers; Food policy, 32(1): 128-140.