چکیده:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین ارتباط بین ابعاد یادگیری و چابکی سازمانی در پژوهشگاه تربیتبدنی و علوم ورزشی میباشد. روش این پژوهش از نوع همبستگی بود و جامعۀ آماری آن را کلیۀ کارکنان پژوهشگاه تربیتبدنی در سال 1392 تشکیل دادند. بهعلت محدودبودن جامعه، نمونۀ آماری بهصورت تمامشمار در نظر گرفته شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که خرده مقیاس تعهد مدیریت برای یادگیری سازمانی و مدیریت منابع انسانی برای چابکی سازمانی،بیشترین میانگین را نسبت به دیگر مؤلفههای متغیر موردنظر بهدست آوردهاند. همچنین، یادگیری سازمانی رابطۀ معناداری با چابکی سازمانی دارد. با توجه به وجود رابطۀ همخطی بین متغیرها و فرض استقلال خطاها از یکدیگر، متغیرهای پیشبین (قابلیتهای یادگیری سازمانی)، 58% از تغییر در میزان چابکی سازمانی را تبیین مینمایند. درمجموع، با عنایت به یافتههای پژوهش پیشنهاد میشود مسئولان و سیاستگذاران پژوهشگاه تربیتبدنی توجه خاصی به عامل یادگیری کارکنان و ارائۀ شیوههای نو و خلاق برای اصلاح ساختار و عملکرد سازمان در جهت نیل به یک سازمان چابک داشته باشند.
خلاصه ماشینی:
"این عدم همخوانی را شاید بتوان به جامعه و شرایط کاری متفاوتی که در سازمان های موردمطالعه وجود داشت مربوط دانست ؛ چراکه پژوهشگاه تربیت بدنی یک سازمان پژوهش محور است و یادگیری کارکنان برای مدیریت مجموعه اهمیت زیادی دارد؛ زیرا، استفاده از ایده های جدید و مشورت با اعضای سازمان میتواند در مقابل رقبایی که به طور روزافزون در حال تغییر و بالابردن سطح علمی خود هستند مقابله کرده و سازمان را هم سطح و حتی بالاتر از آن ها خود قرار دهد؛ اما در فدراسیون های ورزشی، بیشتر فعالیت های فدراسیون زیر نظر دبیر فدراسیون انجام میشود.
همچنین ، در فدراسیون ها بیشتر به دید مشترک بین کارکنان و بخش قهرمانی و کسب مدال توجه میشود تا کسب و انتقال دانش در سازمان ؛ لذا، مدیریت پژوهشگاه تربیت بدنی میتواند با تلاش کافی برای بهینه سازی این قابلیت ، از آن برای ارتقای سطح دانش سازمانی کارکنان خود استفاده کند تا دیگر قابلیت های یادگیری سازمانی (دید سیستمی، فضای باز و آزمایشگری، انتقال و یکپارچه سازی دانش ) نیز افزایش یابد.
با توجه به میانگین به دست آمده در این متغیر، میتوان به این نتیجه دست یافت که چابکی در پژوهشگاه تربیت بدنی همانند یادگیری سازمانی در حد متوسط به بالا قرار دارد و مدیریت منابع انسانی در این زمینه نقش به سزایی را ایفا میکند؛ لذا، تأکید بر اصول روابط انسانی و مشارکت دادن هرچه بیشتر کارکنان در فرایندهای سازمانی، به ویژه تصمیم گیری و حمایت از عقاید، نظرات و ایده های جدید آن ها و همچنین ، استفاده از سبک های مدیریت و رهبری باز و مشارکت جو و تأمین رضایت شغلی کارکنان ، از جمله اقداماتی هستند که مدیران و مسئولان پژوهشگاه میتوانند برای بهبود شرایط استقرار چابکی سازمان انجام دهند."