چکیده:
مقاله حاضر برآن است تا فرایند «حذف فعل » را در چارچوب زبان شناسی شناختی مورد بحث و بررسی قرار دهد و نیز از طریق مقایسـه ایـن فراینـد با تحلیل های دستور سنتی به ویژه دستور زبان فارسی به تبیـین دقیـق تـر آن بپردازد، آن هم به گونه ای که برحسب نوعی رهیافت بازنمودی- ارجاعی و از منظر درک «معنی» امکان مقبولیت بیابد. داده هـای مـورد بررسـی در مقاله حاضر، پیکره ای جمله بنیاد از زبان نوشتاری و گفتاری فارسـی معیـار اسـت کـه در چـارچوب نظـری رویکـرد شـناختی و بـا اسـتناد بـه نظریـه معنیشناسی قالبی و مفهوم «قالب معنایی» بررسی شـده انـد. در ایـن راسـتا حذف واحد واژگانی «فعل » در جملات همپایـه و نیـز حـذف ایـن واحـد زبانی در یک جمله مورد بررسی قـرار گرفتـه اسـت . از دیـد نگارنـده ، در چارچوب نظری مقاله حاضر، حذف فعل در جملات همپایه به دلیل فعـال شدن قالب هـای مشـابه و حضـور عناصـر قـالبی مشـابه قابـل توجیـه اسـت .
خلاصه ماشینی:
"علت انتخاب این رویکرد آن است کـه مفهـوم قالـب معنـایی ١ عناصـر محتوایی و دستوری را به خوبی پوشش می دهد زیرا قالب ، نظامی از انتخاب های زبانی بـوده که هم چنین شـامل انتخـاب هـای قواعـد دسـتوری یـا مقـولات دسـتوری نیـز مـی شـود و بـا نمونه های پیش نمونـه ای صـحنه هـا٢ مـرتبط اسـت (فیلمـور٣، ١٩٧٥: ١٢٤).
اهمیت فعل در رویکرد قالبی تا بدان جاست که تعیین کنندة «منظر» جمله نیز هسـت ، بـه این صورت که حضور هر یک از عناصر موجود در قالب معنـایی در پـاره گفتـار بـا داشـتن نقش های نحوی متفاوت نمایان می شود و اعطای هر یک از ایـن نقـش هـا بـه عناصـر قـالبی یک قالب با عنوان «منظر نحوی » مطرح بوده و اعطای هر یک از آنها بـه عناصـر قـالبی ، بـه انتخاب فعل وابسته است .
این قبیل حذف فعل که با استناد به وجـود فعـل یـا افعـال دیگـر صـورت مـی گیـرد، در رویکرد قالبی به آسانی قابل توجیه است زیرا همان طور که گفتیم هر پاره گفتار، منظر نحـوی و نیز قالب های معنایی خاصی را اتخاذ می کند.
لازم به ذکر اسـت بـا اسـتناد بـه رویکرد قالبی ، هر یک از واحدهای زبانی موجود در جمله می توانند فعال کنندة قالـب هـای معنایی باشند اما شرط ضروری آن است که تمامی قالب های انگیختـه شـده در جملـه مشـابه باشند؛ به عبارت دیگر، از عناصر قالبی یکسان برخوردار باشند."