خلاصه ماشینی:
"٣. ارزیابی پیکرة مطالعاتی قبل از هر اقدامی ، این پرسش مطرح می شود که چگونه یک مترجم می تواند خود را از بنـد دوگانـة "واژه–معنا" رها سازد و ترجمه ای ارائه نماید که واژه و معنای متن مبدأ را بـا هـم در خـود جـای داده است ؟ برای پاسخ به این پرسش به یک نوشتار در زبان فرانسه و ترجمـة آن بـه زبـان فارسـی و یـک نظریه دیالکتیک نیاز است تا بتوان در قالب مطالعة مق یسه ای ، و در چارچوب ترجمـة همزمـان معنـا و واژه ثابت کرد که می توان واژه و معنای یک اثر را با هم ترجمه کرد.
١٦) منظور نویسنده از عبارت مورد نظر خط کشی شده آن اسـت کـه دو شخـصیت داسـتان در سمت شمارههای زوج بلوار هستند حالآنکه متـرجم بـه دلیـل درک نادرسـت ایـن عبـارت را به گونه ای دیگر ترجمه کرده است .
همچنین در عبارت خط کشی شده، فعل معلوم اسـت ؛ اما در ترجمه تبدیل به مجهول شده است که این امر علاوه بر تغییر ساختار نحوی مـتن اصـلی از غنای معنایی آن می کاهد و عقلایی سازی را هم به وجود می آورد.
می توان این جمله را بدون گرایش های تحریفی بالا، چنین ترجمه نمود و برای شفافسازی رستوران و کافه را در پی نویس آورد: طبیعی است ، به هرحال شما نمی توانید پشت میزلیپ یا دومگو رمانهای عاشقانه بخوانید."