چکیده:
-
خلاصه ماشینی:
» (فوردهام ، ١٣٥٥: ٤٧) ١-١- بیان مسئله بنا بر آنچه گفته شد، میتوان آثاری مانند منطق الطیر عطار نیشابوری را که سلوک جمعی و شهودی پیش روی انسان های جویای حقیقت خویش نهاده ، همچون روایتی نمادین و ساختاری روان کاوانه از انگارة تفرد روحی و رسیدن به کهن الگوی خویشتن دانست و مراحل چنان فرایندی از تمامیت را تحلیل نمود.
در کنار خوانش ها و فهم های مختلف از معنای نهایی منظومه ، تحلیل کهن الگویی و متن پژوهانۀ منطق الطیر میتواند گواه روشن تری بر مسئلۀ غایت انسانی سلوک در روایت عطار باشد که بحث و تبیین آن در ساخت کهن الگویی داستان ، با توجه به فرایند فردیت و تمامیت روانی، هدف اصلی نوشتار حاضر خواهد بود.
؛ بنابر این میتوان چنین نتیجه گرفت که زندگی رؤیایی ما، تحت تأثیر پاره ای از مضامین و گرایش های دوره ای، تصویری پیچیده به وجود می آورند و اگر کسی تصویر پیچیدة یک دوران طولانی را مورد مطالعه قرار دهد، در آن گونه ای گرایش یا جهت پنهان اما منظم مشاهده میکند که همانا فرایند رشد روانی تقریبا نامحسوس فردیت است ؛ فرایندی که موجب میشود، شخصیت فرد به مرور غنیتر و پخته تر شود، آن چنان که دیگران نیز متوجه آن بشوند.
٢-٣- کهن الگوی پیر فرزانه در شخصیت پردازی هدهد به عقیدة یونگ ، در جریان انکشاف لایه های مثبت و منفی روان ناخودآگاهی و دستیابی به فردیت ، نمادها و کهن الگوهای بسیاری نقش دارند که آشنایی با آنها و کشف راز و رمز غریبشان ، برای فرد ضروری است .