چکیده:
تربیت سیاسی در جامعه دینی ایران، همواره مستلزم توجه کیفی به مبانی قرآنی بوده است؛ اما در فضای دینی معاصر، به ابعاد وابستگی برنامه درسی تربیت سیاسی به معرفتشناسی دینمدارانه توجه جدی نشده است (مسئله)؛ و نیز، این موضوع، در عرصه علمی، مورد بررسی موشکافانه قرار نگرفته است؛ از این رو و در این راستا، با پرسش"مبانی قرآنی معرفتشناسی برنامه درسی تربیت سیاسی کدام است؟ (سوال) مواجهایم. گمانه مقاله آن است که:وجود ظرفیت و اختصاص معرفتشناسی قرآنکریم به حوزه تربیت سیاسی انسان، در صورت شناخت و شیوه کارآمد تحصیل آن میتواند به برنامهریزان درسی کمک کند تا مسیر تصمیمات خود را برای تربیت سیاسی بر مبانی و شناخت حقیقی استوار نمایند(فرضیه). از این رو مقاله پیش رو، به قصد" تبیین مبانی معرفتشناسی برنامه درسی برای تربیت سیاسی"(هدف) به شیوه کیفی (تحلیلی و استنتاجی) مبتنی بر قرآنپژوهی(روش) تدوین یافت. در فرآیند پاسخگویی به مسئله یاد شده، با اتکا به آموزههای قرآنی، نتایج شامل:استخراج ابعاد مضامین، مولفهها و شاخصهای مبانی معرفتشناسی، آثار و دلالتهای راهبردی آن برای کیفیت بخشی به تصمیمات برنامهریزان و کارشناسان برای تربیت سیاسی ارایه گردید (یافته).
In the religious society of Iran، political training has always required qualitative attention to Quranic principles; However، in the contemporary religious atmosphere، dimensions of the dependence of political training on religious-based epistemology have not been seriously considered; (Problem) Also، this issue has not been placed under scientific scrutiny; Therefore، we face this question: “What are the Quranic principles of the epistemology of political training curriculum? (Question) The present article assumes that the existence of the capacity and dedication of the epistemology of the Holy Quran to political training of humans، if identified and acquired effectively، can help curriculum planners in order to set their decisions on political training based on real recognition. (Hypothesis) Thus، the present paper has been written to “explain the principles of the epistemology of curriculum for political training” (Objective) using qualitative method (analytical and interpretive) based on Quran studies. (Methodology) In the process of answering the mentioned question، relying on Quranic teachings، the results including the elicitation of the dimensions of concepts، components، and criteria of the principles of epistemology، its strategic outcomes and implications in increasing the quality the decisions of planners and experts for political training are presented. (Finding)
خلاصه ماشینی:
"مدیران و سیاستگذاران تعلیم و تربیت، در نخستین مواجهه خود با این دغدغه، راه تغییر و بازتدوین کتابهای درسی به روش صورتگرایانه را در پیش گرفتند؛ مبنی بر اینکه اگر کتابهای درسی، مشحون از آیات و روایات متناسب با درس، موردنظر گردد، گامی اساسی در اسلامی کردن تعلیم و تربیت و نیز تربیت سیاسی برداشته شده است (باقری، 1389: 6)؛ اما با نقادی و دقت برخی از اساتید و کارشناسان نسبت به این روند، رویکردها و پرسش هایی جدید و جدی در خصوص تحول تعلیم و تربیت و برنامۀ درسی مطرح شد و پیرو آن، کوششهایی برای تبیین مبانی فلسفی برنامۀ درسی با رویکرد دینی و بومی به ظهور رسید؛ از جملۀ آنها میتوان به آثار خسرو باقری، سعید بهشتی، حسن ملکی، علیمحمد کاردان، عیسی ابراهیمزاده، جمیله علمالهدی، فاطمۀ زیباکلام، مؤسسۀ پژوهشی امام خمینی و پژوهشگاه حوزه و دانشگاه اشاره کرد.
بنابراین، تصمیمات اساسی در برنامۀ درسی، مانند انتخاب اهداف، روشهای یاددهی و یادگیری و ارزشیابی، باید حجت و دلایل خود را از مبانی زیر اخذ کنند: حق (واقعیات پایدار) فطرت (خواست و نیاز پایدار)؛ تعقل (توان و استعداد ادراکی)؛ هدایت (تربیت برای عمل احسن) رحمت (لطف و دلسوزی راهنما – معلم حقیقی) - در خصوص یادگیرندۀ علوم سیاسی، بر اساس معرفتشناسی وحیانی، یاددهی و یادگیری باید مبتنی بر فطرت، توان، اراده و اختیار آزاد (ایمان و عمل صالح) یادگیرنده صورت گیرد؛ لکن احترام به آزادی و اختیار یادگیرنده، اندیشیدن به جای حفظ اندیشههای دیگران، جلوگیری از تعصب و دعوت به گفتوگو، جز از راه دستیابی به یقین فکری و آرامش روانی میسر نمیشود؛ از این رو تبیین دقیق فطرت (خواست حقیقی و پایدار انسان) و تحلیل آن، میتواند در تولید گزارههای تجویزی حوزۀ معرفتشناسی برنامۀ درسی تربیت سیاسی کمک کند."